گنجور

 
صفی علیشاه

أَ فَلاٰ تَذَکَّرُونَ (۱۵۵) أَمْ لَکُمْ سُلْطٰانٌ مُبِینٌ (۱۵۶) فَأْتُوا بِکِتٰابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ (۱۵۷) وَ جَعَلُوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ اَلْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (۱۵۸) سُبْحٰانَ اَللّٰهِ عَمّٰا یَصِفُونَ (۱۵۹) إِلاّٰ عِبٰادَ اَللّٰهِ اَلْمُخْلَصِینَ (۱۶۰) فَإِنَّکُمْ وَ مٰا تَعْبُدُونَ (۱۶۱) مٰا أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفٰاتِنِینَ (۱۶۲) إِلاّٰ مَنْ هُوَ صٰالِ اَلْجَحِیمِ (۱۶۳) وَ مٰا مِنّٰا إِلاّٰ لَهُ مَقٰامٌ مَعْلُومٌ (۱۶۴) وَ إِنّٰا لَنَحْنُ اَلصَّافُّونَ (۱۶۵) وَ إِنّٰا لَنَحْنُ اَلْمُسَبِّحُونَ (۱۶۶) وَ إِنْ‌ کٰانُوا لَیَقُولُونَ (۱۶۷) لَوْ أَنَّ عِنْدَنٰا ذِکْراً مِنَ اَلْأَوَّلِینَ (۱۶۸) لَکُنّٰا عِبٰادَ اَللّٰهِ اَلْمُخْلَصِینَ (۱۶۹) فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (۱۷۰)

آیا پس پند نمی‌گیرید (۱۵۵) یا مر شما راست حجتی روشن (۱۵۶) پس بیارید کتابتان را اگر هستید راستگویان (۱۵۷) و گردانید میان او و میانه جن نسبی و بحقیقت دانستند جن که هر آینه ایشانند احضارکرده‌شدگان (۱۵۸) دانم پاک بودن خدا را از آنچه وصف می‌کنند (۱۵۹) مگر بندگان خدا که خالص‌کرده‌شدگانند (۱۶۰) پس بدرستی که شما و آنچه می‌پرستید (۱۶۱) نیستید شما بر او تباه‌کنندگان (۱۶۲) مگر آن را که اوست در آینده در دوزخ (۱۶۳) و نیست از ما جز که مر او راست مقامی معین (۱۶۴) و بدرستی که مائیم هر آینه صف زنندگان (۱۶۵) و بدرستی که مائیم هر آینه تسبیح‌کنندگان (۱۶۶) و اگر چه بودند که هر آینه می‌گفتند (۱۶۷) اگر اینکه بود نزد ما ذکری از پیشینیان (۱۶۸) هر آینه بودیم از بندگان خدا که از اهل اخلاصند (۱۶۹) پس کافر شدند بآن پس زود باشد که بدانند (۱۷۰)

فکر نکنید ایچ آیا که بود

ذات حق مستغنی از جفت و ولد

یا شما را حجتی باشد عیان

اندر این معنی به تحقیق و نشان

پس بیارید آن کتابی کز سماست

بر شما نازل اگر گویید راست

فرقه ای می گفته اند اینکه خدا

کرده وصلت با زنان جن به جا

زآن تولد یافتند افرشتگان

فرقه ای هم گفته اند از بد گمان

که خدا با دیو سرکش در محل

دو برادر بوده اند اندر ازل

آن برادر خالق خیر است و نور

وین برادر فاعل شرّ است و زور

گفته زآن در حقّ ایشان ذوالجلال

ساختند آن کافران تیره حال

خویشی و پیوند بین او و جن

جنّیان دانند و بر این مطمئن

قائل این قول در روز حساب

حاضران باشند از بهر عذاب

ذات حق پاک است زینسان وصفها

کآدمی گوید به حق بر ناسزا

جز عباد االله مخلص کآن گروه

وصف او گویند بالحق از وجوه

پس شما و آنچه بپرستید هم

فاتن او را نیستید از بیش و کم

تا کنید اغواء عبادش را ز بیم

هیچ إلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیِم

یعنی إلا آنکه اهل دوزخ است

از شما کی پای یک کس در فخ است

نیست از ما در عبادت هیچ کس

جز که معلوم است جای او و بس

این بود نقل از کلام جبرئیل

بر پیمبر گفت او ز امر جلیل

اندر ابطال کسانی کز هوی

می پرستیدند مر افرشته را

که مقام ما ملایک حق و راست

در عبودیّت معیّن از خداست

از حقیم إنَّا لَنَحنُ الصآفُ ون

هم ز حق إنَّا لَنَحنُ الْمُسَبِّحُون

پیش از بعثت بگفتند از شتاب

آن قریش ار بود نزد ما کتاب

از قبیل آنچه بر پیشینیان

گشت نازل در نصیحت ز آسمان

همچنان بودیم ما در کار دین

هم به طاعت از عباد مخلصین

پس چو قرآن گشت نازل از خدا

پس به او کافر شدند از ابتدا

زود باشد پس که دانند این رمه

آخر و انجام کفر و مظلمه