وَ ضَرَبَ لَنٰا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قٰالَ مَنْ یُحْیِ اَلْعِظٰامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ (۷۸) قُلْ یُحْیِیهَا اَلَّذِی أَنْشَأَهٰا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ (۷۹) اَلَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ اَلشَّجَرِ اَلْأَخْضَرِ نٰاراً فَإِذٰا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ (۸۰) أَ وَ لَیْسَ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ بِقٰادِرٍ عَلیٰ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلیٰ وَ هُوَ اَلْخَلاّٰقُ اَلْعَلِیمُ (۸۱) إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (۸۲) فَسُبْحٰانَ اَلَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (۸۳)
وزد برای ما مثلی و فراموش کرد آفرینشش را گفت که زنده میگرداند استخوانها را و آنهاست پوسیده (۷۸) بگو زنده میکند آنکه آفرید آنها را نخستین بار و اوست بهر خلقی دانا (۷۹) آنکه گردانید برای شما از درخت سبز آتش را پس آنگاه شما از آن برمیافروزید (۸۰) آیا و نیست آنکه آفرید آسمانها و زمین را توانا بر آنکه آفریند ثلشان آری و اوست آفریدگار دانا (۸۱) نیست امرش چون خواهد چیزی را جز آنکه میگوید مر او را بشو پس میشود (۸۲) پس دانم پاک بودن آنکه بدست اوست پادشاهی همه چیز و بسوی او برگردانیده میشوید (۸۳)
« در بیان آوردن ابی بن خلف استخوان پوسیده را خدمت حضرت رسول(ص) »
زد برای ما مثل کاین استخوان
که شد اینسان خاک و هم بر باد آن
زنده خواهد گشت و جمع آیا دگر
نفی قدرت کرد از ربّ البشر
نَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَن یُحیِ الْعِظَام
وَهِیَ عِظم رَمِیم بالتمام
کیست یعنی کاستخوان ها را کناد
زنده چون پوسیده گشت و شد به باد
با نبی گفت این ابی بن خلف
برگرفت او استخوانی را به کف
پس فشرد و داد او را بر هوا
گفت دیگر زنده گردد این کجا
گو تو بر وی زنده سازد او درست
استخوان را کآفرید اندر نخست
او بود بر خلق خود دانا همه
منبعث گردد پس از موت این رمه
آن کسی کو کرد پیدا و آفرید
از درخت سبز آتش نزد دید
پس خود افروزید آتش زآن شجر
قدرت استش بر اعاده بیشتر
دو شجر گویند در بعض از دیار
هست کآن یک مرخ باشد یک غفار
چون به هم سایند انگیزد شرر
گرچه بس باشند هر دو سبز و تر
نیست آیا آن کسی کاندر یقین
آفریده است این سماوات و زمین
مر توانا کآفریند مثل آن
قادر است اعنی به عود مردمان
اوست بسیار آفریننده و علیم
تا چنان احیاء کند عظم رمیم
نیست جز این شأن او بی گفتگو
چونکه خواهد آفریند چیزی او
باشد او پس چونکه گفت او را بباش
می کند خلق آنچه را خواهد بجاش
کُن اشاره است از نفاذ امر حق
چون کند تکوین اشیاء بر نسق
پس بود پاک آنکه هست او را به دست
پادشاهیِ هر آن چیزی که هست
بار چون بندید از ملک مجاز
سوی او خواهید گشتن جمله باز
بر مجازاتش رسید اندر ایاب
بی خطاء، واالله اعلم بالصواب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.