گنجور

 
صفی علیشاه

بسم االله الرحمن الرحیم

اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ فٰاطِرِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ جٰاعِلِ اَلْمَلاٰئِکَةِ رُسُلاً أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنیٰ وَ ثُلاٰثَ وَ رُبٰاعَ یَزِیدُ فِی اَلْخَلْقِ مٰا یَشٰاءُ إِنَّ اَللّٰهَ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۱) مٰا یَفْتَحِ اَللّٰهُ لِلنّٰاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلاٰ مُمْسِکَ لَهٰا وَ مٰا یُمْسِکْ فَلاٰ مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ (۲) یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ اُذْکُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خٰالِقٍ غَیْرُ اَللّٰهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ فَأَنّٰی تُؤْفَکُونَ (۳) وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ وَ إِلَی اَللّٰهِ تُرْجَعُ اَلْأُمُورُ (۴)

بنام خدای بخشندۀ مهربان

ستایش مر خدا را پدیدآورنده آسمانها و زمین گرداننده فرشتگان رسولان صاحبان بالها دو تا دو تا و سه تا سه تا چهار چهار می‌افزاید در آفرینش آنچه می‌خواهد بدرستی که خدا بر همه چیز تواناست (۱) آنچه را گشاید خدا برای مردمان از رحمت پس نیست بازگیرنده مر آن را و آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را پس از او و اوست عزیز درست کردار (۲) ای مردمان یاد کنید نعمت خدا را بر شما آیا هیچ باشد آفریننده جز خدا که روزی دهد شما را از آسمان و زمین نیست الهی مگر او پس بکجا برگردانیده می‌شوید (۳) و اگر تکذیب می‌کنند ترا پس بتحقیق تکذیب کردند رسولان را پیش از تو و بخدا برگردانیده می‌شود امرها (۴)

حمد ذاتی را که حمد اوست فرض

و آفرینندة سماوات است و ارض

هر ستایش هر سناء که هست و بود

باشد او را کوست خلاّق وجود

اوست گردانندة افرشتگان

بر رسولانشان فرستد رایگان

صاحب آن بالهای بی شمار

دو و دو، هم سه و سه، هم چار چار

اختلاف أجنحه اندر ملک

ز اختلاف رتبه ها شد بی ز شک

می کند زاید در آنچه آفرید

آنچه خواهد و آن است درخور بر مزید

مر توانا باشد او بر کلّ شیء

می کند آن را که می شاید به وی

آنچه بگشاید ز بخشایش به ناس

نیست گیرنده کس آن را در شناس

وآنچه گیرد باز او از مردمان

نیست بفرستنده او را بعد از آن

یعنی او بدهد اگر چیزی به کس

نیست کس تا گیرد از وی باز پس

ور که چیزی گیرد او از بنده باز

کس نباشد تا دهد بازش به ساز

اوست بر ارسال و بر امساکها

غالب و دانا دهد گیرد به جا

هم عزیز و هم حکیم از علت است

جمله کارش بر صلاح و حکمت است

ای گروه مردمان آرید یاد

نعمت حق را که داد او بر عباد

هست آیا خالقی غیر از خدا

که دهدتان روزی از ارض و سما

غیر او نبود خدایی بی ندید

هر کجا پس بازگردانده شوید

گر که تکذیبت نمایند ای رسول

وز تو ننمایند دعوت را قبول

همچنین تکذیب کرده خود شدند

آن رسل که از تو سابق بوده اند

هست بر حق بازگشت کارها

سوی وی گردید باز اندر جزا