گنجور

 
صفی علیشاه

یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اُذْکُرُوا اَللّٰهَ ذِکْراً کَثِیراً (۴۱) وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً (۴۲) هُوَ اَلَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلاٰئِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَی اَلنُّورِ وَ کٰانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً (۴۳) تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاٰمٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً (۴۴) یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ إِنّٰا أَرْسَلْنٰاکَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (۴۵) وَ دٰاعِیاً إِلَی اَللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرٰاجاً مُنِیراً (۴۶) وَ بَشِّرِ اَلْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اَللّٰهِ فَضْلاً کَبِیراً (۴۷) وَ لاٰ تُطِعِ اَلْکٰافِرِینَ وَ اَلْمُنٰافِقِینَ وَ دَعْ أَذٰاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اَللّٰهِ وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ وَکِیلاً (۴۸)

ای گروه آنان که گرویدند یاد کنید خدا را یاد کردنی بسیار (۴۱) و تسبیح کنید او را در بامداد و شبانگاه (۴۲) و اوست آنکه صلوات می‌فرستد بر شما و فرشتگان او تا بیرون کند شما را از تاریکیها بسوی نور و می‌باشد بگروندگان مهربان (۴۳) تحیتشان روزی که ملاقات می‌کنندش سلام است و آماده کرد برای ایشان پاداشی خوب (۴۴) ای پیغمبر بدرستی که فرستادیم ترا گواه و بشارت دهنده و بیم کننده (۴۵) و خواننده بسوی خدا باذن و چراغی نور بخش (۴۶) و مژده ده مؤمنان را بآنکه مر ایشان‌راست از خدا افزونی بزرگ (۴۷) و اطاعت مکن کافران و منافقان را و واگذار آزارشان را و توکل کن بر خدا و بس باشد خدا آنکه کار باو واگذاشته می‌شود (۴۸)

« در بیان ذکر »

اذکرو االله ای گروه مؤمنان

ذکر بسیار از ره قلب و لسان

همچنین تسبیح ذاتش صبح و شام

می کنید آنسان که شد فرض انام

ذکر بسیار از طریق انقیاد

ذکر قلبی در یقین باشد مراد

زآنکه ممکن نیست ذکر متصل

حق تعالی را به جز از نطق دل

یا بود حبّ خدا ذکر کثیر

کی رود مر یاد محبوب از ضمیر

هر چه را داری به جان و دل تو دوست

بر زبان و دل مدامت نام اوست

غافل ار شد دل ز یادش نیم دم

حبّ محبوب آن قدر دان هست کم

چون شود یکجا فراموش از نظر

یاد غیرت، نخل ذکر آمد به بر

اوست آن کس که فرستد مر درود

هم ملایک بر شما گاه ورود

از خداوند آن درودش رحمت است

وز ملایک مژده ها در طاعت است

تا برون آرد شما را از ظَلَم

سوی نور قدس و فردوس نعم

یا ز ظلمات طبیعت در فتوح

سوی نور و روشنیِ قلب و روح

یا ز تاریکی تن بر نور جان

کو بود بر اهل ایمان مهربان

حاصل آنکه ذکر حق باشد سبب

بر خروج از فرق بر جمع ادب

دارد این رحمت به مؤمن اختصاص

کش دهد از فرق، ره بر جمع خاص

یَومَ یَلْقَونَهُ تَحِیتُهُم سَلَام

که مر ایشان را بود جنّت مقام

بهرشان با آن تحیّت در نعیم

کرده است آماده او مزدی کریم

ای پیمبر ما تو را بر بندگان

خود فرستادیم از فضلی عیان

شاهدی بر حال امّت ناگزیر

هم مبشّر بر خلایق هم نذیر

سوی حق خواننده با فرمان او

هم چراغ روشنی کآرند رو

چون به تاریکی شود پیدا سراج

بگرود هر کس به سویش لاعلاج

مژده ده بر مؤمنین کز بهرشان

فضل حق باشد بزرگ اندر نشان

هم مبر فرمان کفار از جهت

هم منافق سیرتان بد نیت

دست هم بردار از ایذاشان تمام

می مباش اندر مقام انتقام

کن توکل بر خداوند جلیل

بس بود او وَ کَفَی بِااللهِ وَکِیل