گنجور

 
صفی علیشاه

وَ لَقَدْ آتَیْنٰا لُقْمٰانَ اَلْحِکْمَةَ أَنِ اُشْکُرْ لِلّٰهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمٰا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اَللّٰهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ (۱۲)

و بتحقیق که دادیم لقمان را حکمت که شکر کن مر خدا را و آنکه شکر می‌کند پس جز این نیست که شکر می‌کند برای خودش و آنان که کفران می‌ورزند پس بدرستی که خدا بی‌نیاز ستوده است (۱۲)

« در بیان حال لقمان(ع) »

ما به لقمان حکمتی دادیم هم

قول صائب، فعل کامل در حکم

حکمت از معنی اقامۀ حجت است

فاش در توحید حق وین آیت است

آن چنان که خصم از برهان او

مات گردد عقل او ماند فرو

یا که استکمال نفس آدمی

بر علوّ عقل آن باشد همی

کسب ملکات تمام از حوصله

قدر طاقت بر فعال فاضله

حکمت آن باشد که حق گوید صریح

در نهانش هر چه کردی بُد صحیح

قول و فعلش باشد اعنی در نسق

جمله بر وفق اراده و علم حق

داد این حکمت به لقمان رب ناس

گفت پس بر دادة ما کن سپاس

نیست جز این هر سپاس حق کند

او سپاس نفس خو د کرد از خرد

وآنکه کرد او ناسپاسی بس خدا

خود غنی است و حمید از ما سوی