إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بَعْدَ إِیمٰانِهِمْ ثُمَّ اِزْدٰادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلضّٰالُّونَ (۹۰) إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ مٰاتُوا وَ هُمْ کُفّٰارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ اَلْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ اِفْتَدیٰ بِهِ أُولٰئِکَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ وَ مٰا لَهُمْ مِنْ نٰاصِرِینَ (۹۱)
به درستی که آنان که کافر شدند پس از ایمانشان پس افزودند کفر را هرگز پذیرفته نشود توبه ایشان و آن گروه ایشانند ستمکاران (۹۰) بدرستی که آنان که کافر شدند و مردند ویشان بودند کافران پس هرگز پذیرفته نشود و از هیچیک از ایشان پر کردن زمین زر سرخ و هر چند خود را باز خرد بآن آنها مر ایشانراست عذابی دردناک و نیست مر آنها را هیچ یاریکنندگان (۹۱)
کُشت از انصار مردی یک نفر
گشت هارب، شد به مکه ره سپر
پس پشیمان شد ز فعل زشت بد
نامه ای بنوشت سوی قوم خود
تا بپرسند آن جماعت از رسول
توبۀ او هیچ می گردد قبول
گشت نازل کیف یهدی الله بر او
تا به تَابُوا بَعدِ ذَلِکَ وَأصلَحُوا
پس فرستادند آیت را بر او
شد مصدّق رفت و حالش شد نکو
تا تو دانی بهر تائب رحمت است
گر که برگشتت ز صدق نیّت است
باز فرماید هر آن کافر شود
بعد ایمان کفرش افزون تر شود
ور کند هم توبه نز صدق دل است
توبۀ او بر خدا بی حاصل است
توبۀ او کی شود هرگز قبول
گمرهانند این گروه بوالفضول
وآنکه کافر گشت و اندر کفر مرد
نیست زو مقبول و خیری هم نبُرد
خیر آن باشد که وقت ارتحال
با تو است ار شد قبول ذوالجلال
وآن ز کافر کی شود هرگز قبول
کو بری بود از خدا و از رسول
گر زمین را پر کند از سیم و زر
در فداء از بهر او ندهد ثمر
در قیامت بینی انفاقت همه
آتش است و احتراق و مظلمه
نیست زآن زرها به وقت زاریت
زور و فرّی تا نماید یاریت
وآنکه برد آن فدیه و ایثار تو
نیست خود یارش که باشد یار تو
ذرّه ای گر دل به مهر حق نهی
بِه که صد مخزن گهر یا زر دهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.