گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفی علیشاه

فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضٰاعُوا اَلصَّلاٰةَ وَ اِتَّبَعُوا اَلشَّهَوٰاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا (۵۹) إِلاّٰ مَنْ تٰابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صٰالِحاً فَأُولٰئِکَ یَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ وَ لاٰ یُظْلَمُونَ شَیْئاً (۶۰) جَنّٰاتِ عَدْنٍ اَلَّتِی وَعَدَ اَلرَّحْمٰنُ عِبٰادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کٰانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (۶۱) لاٰ یَسْمَعُونَ فِیهٰا لَغْواً إِلاّٰ سَلاٰماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهٰا بُکْرَةً وَ عَشِیًّا (۶۲) تِلْکَ اَلْجَنَّةُ اَلَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبٰادِنٰا مَنْ کٰانَ تَقِیًّا (۶۳)

پس باز ماندند از بعد ایشان خلقهایی که ضایع کردند نماز را و پیروی کردند خواهشها را پس زود باشد که به بینند شر را (۵۹) مگر کسی که توبه کرد و بگروید و کرد کاری شایسته پس آنها داخل می‌شوند بهشت را و استم کرده نمی‌شوند چیزی (۶۰) بهشتهای با اقامت دائمی که وعده کرد خدای بخشنده بندگانش را بناپیدا بدرستی که باشد وعده او بجای آورده شده (۶۱) نشنوند در آنها لغوی مگر سلام و مر ایشان‌راست روزیشان در آن بامداد و شبانگاه (۶۲) آنیست آن بهشتی که بمیراث می‌دهیم از بندگان خود آن را که باشد پرهیزگار (۶۳)

آمدند از بعد قوم ذی شرف

باز فرزندان سوء ناخلف

که نماز ایشان فرو هِشتند و پس

پیرو شهوات گشتند و هوس

زود باشد که رسند از بد سرشت

آن جماعت بر جزای فعل زشت

جز که تائب گشته باشند از فساد

مؤمن و صالح شوند از انقیاد

در بهشت آیند و راحت بغنوند

هم نه بر چیزی ستم کرده شوند

جنّت عدنی که از بخشایش او

وعده کرده بر عبادش بی غلو

هست غایب آن بهشت از آن کسان

یا که ایشانند غایب زآن چنان

هستشان ایمان به وعدة ذوالجلال

خواهد آمد وعده او لامحال

نشنوند از بیهده در وی کلام

اهل جنّت جز که تبریک و سلام

رزق ایشان است از ربّ الانام

در جنان پیوسته اندر صبح و شام

قصد از این روز و شب، پیوستگی است

ور نه آنجا هیچ صبح و شام نیست

هست میراث این بهشت اندر قرار

بر عبادم زآنکه شد پرهیزکار

گفت با جبریل اندر وعده ها

نامدی این چند گاهم از چرا

زآنکه آن پُرسندگان را در خطاب

گفت فردا با شما گویم جواب

گشت ماهی کش نیامد جبرئیل

پس چو آمد زو بپرسید آن خلیل