بود فتق آن بنزد اهل تحقیق
که هست از ماده بالجمله تفصیل
ز مطلق ماده تفصیل قابل
که صورتهای نوعی راست حامل
ظهور آنچه اندر واحدیت
ز اسماء بود مستور آن به نسبت
بروز آنچه مخفی بود در ذات
بقدر قابلیت از شئونات
شئوناتی که بر کونست لایق
معین شد بخارج آن حقایق
برون آمد زبحر ذات چون موج
حقایق دسته دسته فوج در فوج
درآمد از حصار افواج وصف بست
صفوف کاینات از هر طرف بست
حروفی کز دوات آمد در اوراق
خود آنرا فتق خوانند اهل اشراق
بدینسان فتق تفصیل نبات است
که قبل از فتق مخفی در نوات است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.