تا شد دل من معتکف دار حقیقت
پی برد درین دار باسرار حقیقت
بر گرمی بازار من آتش زدو افزود
از آتش من گرمی بازار حقیقت
در دیده پندار زنم خار که بشکفت
از باغ حقیقت گل بیخار حقیقت
بی نقطه و بی خط نبود دایره موجود
دل نقطه و هستی خط پرگار حقیقت
هم مرکز جمع آمد و هم دائره فرق
زین دایره بیرون نبود کار حقیقت
معیار حقیقت بفنا بود و بهر سنگ
سنجید مرا دوست بمعیار حقیقت
منصور صفت بانگ اناالحق نزدم فاش
تا بر نشدم بر زبر دار حقیقت
از راه عدم برد بسر منزل هستی
ره گم نکند قافله سالار حقیقت
موسی بد و داود شد و زد بدل کوه
این زمزمه در پرده مزمار حقیقت
یک نقطه حقیقت شد و نازل شد و صاعد
قائل نتوان گشت بتکرار حقیقت
گو راه عدم گیر بخفاش که تابید
خورشید وجود از در و دیوار حقیقت
دل خانه غیبست و زهر عیب مبراست
از صنعت سر پنجه معمار حقیقت
پروانه من کیست که پر سوخت ز جبریل
این شعله که سر زد بدل از نار حقیقت
در فقر بجوئید صفا را که ز شش سوی
پیداست درین مرحله آثار حقیقت
خوابند حریفان تو اگر همدم مائی
باش ایدل سودا زده بیدار حقیقت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق جستجوی حقیقت در زندگی و وجود اشاره دارد. شاعر از دل و وجود خود یاد میکند که در جستجوی درک و شناخت حقیقت است. او با استفاده از استعارهها و تصاویر هنری، به ارتباط میان حقیقت و زندگی انسانی میپردازد و نشان میدهد که درک حقیقت نیازمند عبور از دنیای مادی و ورود به دنیای معنا و روح است. همچنین به نقش عشق و فقر به عنوان مقولههای موثر در فهم حقیقت اشاره دارد و بر این نکته تأکید میکند که حقیقت در عین سادگی و بیپیرایگی، در عمیقترین لایههای وجود نهفته است. شاعر به تنهایی و بیداری در این روند تأکید میکند و به دنبال درک عمیقتری از واقعیتهاست.
هوش مصنوعی: وقتی دل من به معنای واقعی خود مشغول شد و در جستجوی حقیقت قرار گرفت، در این دنیا به رازهای عمیق و واقعیت هویت پی بردم.
هوش مصنوعی: من با شعلهور کردن آتش در بازار، بر گرمی و جنب و جوش آن افزودهام؛ و از آتش درون من، حقیقت به اوج گرمی و روشنایی میرسد.
هوش مصنوعی: من در تصورم تیغی را به گل تبدیل میکنم که از باغ واقعیت شکوفه کرده، در حالی که خود گل حقیقتی عاری از هیچگونه خاری است.
هوش مصنوعی: دایرهای که شکل و نشانی ندارد، در واقع نماد وجود دل است. وجود دل همانند نقطهای است که خط پرگار حقیقت را تشکیل میدهد.
هوش مصنوعی: تمام وجود و حقیقت در یک مرکز جمع شده است و هیچ تفاوتی در دایره وجود ندارد؛ همه چیز در این دایره به یک حقیقت وابسته است و از آن خارج نیست.
هوش مصنوعی: دوست من با میزان واقعیات و حقیقتهای عمیق سنجش میکند و من را بر اساس همین معیار ارزیابی میکند، که این معیار نهایتاً به فنا و زوال میانجامد.
هوش مصنوعی: من در حالی که به حقیقت پی بردم، به طور علنی ندا زدم که من حق هستم؛ اما این سخن را فقط زمانی گفتم که بر دار حقیقت قرار گرفتم و از این دنیا رخت برخاستم.
هوش مصنوعی: از طریق وجود نداشتن، به سوی منزل وجود حرکت کن، اما رهبر کاروان حقیقت هرگز راه خود را گم نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: موسی و داوود نیکو بودند و به کوه زدم. این صدا و ندا در پس پردهای از حقیقت به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: یک حقیقت به صورت نقطهای مشخص و روشن ظهور کرد و همزمان در حال صعود و نزول است. نمیتوان در بازگشت و تکرار آن حقیقت، نظراتی را مطرح کرد.
هوش مصنوعی: به دنبال نبودن و تاریکی برو، زیرا نور حقیقت از هر سوی وجود تابیده شده است.
هوش مصنوعی: دل همچون خانهای است که از علم و شناختی نامحسوس پر شده و عیوب آن از خلق آثار هنری و تلاشهای عادی دور و پاک است.
هوش مصنوعی: پروانه من چه کسی است که پرهایش از آتش عشق سوخته است؟ این شعلهای که از جبریل برخاست، نمادی از حقیقتی بسیار گرم و سوزان است.
هوش مصنوعی: در فقر به دنبال صفا و پاکی باشید، زیرا در این مرحله از زندگی، نشانههای حقیقت از همه سو نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر رقیبان تو در خواب هستند، تو که با من هستی، از واقعیتهای زندگی آگاه و بیداری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.