کجا رسد به تو گل در ادای دل بردن
که عندلیب تو دارد نوای دل بردن
چو موج خیز شود بحر عشق طوفانی
سزد تو را که شوی ناخدای دل بردن
بجز حنا نشود سبز تا ابد چیزی
به هر زمین که گذاری تو پای دل بردن
نشسته غمزه به طاق بلند ابرو باز
که نیست بهتر از این گوشه جای دل بردن
ز شوق غنچه نماند به هر کجا که دلی است
گذر کند چو به یادش هوای دل بردن
ز نالهٔ جرس کاروان کنعانی
همی رسید به گوشم صدای دل بردن
دلی به دست بیار آن زمان مراد طلب
که خاک، زر شود از کیمیای دل بردن
ز حسن خلق [و] وفا ریز رنگ بنیادش
عمارتی که کنی در بنای دل بردن
دلی شکسته سعیدا نشد قبول دلش
چها که من نکشیدم جفای دل بردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.