گنجور

 
صائب تبریزی

نوازش می کند بی حاصلان را آسمان کمتر

به نخل بی ثمر دارد توجه باغبان کمتر

ز آه گرم من دل سخت تر گردید گردون را

چه حرف است این که از آتش شود زور کمان کمتر

ندارد در درازی کوتهی دست دراز من

به پا گر می دهم دردسر آن آستان کمتر