صائب تبریزی
»
دیوان اشعار
»
غزلیات ترکی
»
غزل شمارهٔ ۱۵
مجموعهای کاملتر و معتبرتر از اشعار ترکی را در وبگاه مین سؤز خواهید یافت.
مهِ شبگرد اگر گؤرسون اونین خورشید رخسارین
کمند ایلر اونی صید ایتمک ایچون هاله زنارین
شکرخند ایلیینده نیلسون عشاق ایلن یارب؟
که آجی سوزلر ایلن جان ویرور لعل شکربارین
نیجه محو اولماسون آدم، اونین سیراننی گورجک؟
که جیران اونودوپدور وحشتین گوردوکجه رفتارین
نه لایقدور که عشق اهلی قیله قان ایچدیگین (سن) سیز
نیچون بلبل یا شورماز ایل گوزیندن قانلو منقارین؟
سپهر سنگدل ایچره، من اول فرهاد تردستم
که آب تیشه دن کان زمرد قیلدی کهسارین
مگر اول آفتاب ایلن شفق گون می ایچر صائب؟
که سرخوش تک چکریرئوزره هرگون صبح دستارین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت مه شبگرد و عشق میپردازد. شاعر از چهرهی زیبا و خورشید مانند محبوب خود صحبت میکند و اینکه چگونه این زیبایی میتواند دل عاشق را ربوده و او را به شکار بکشاند. شاعر همچنین به درد و رنج ناشی از عشق اشاره دارد و از تأثیر عمیق آن بر جان انسانها سخن میگوید. او همچنین خود را با شخصیتهای افسانهای مانند فرهاد مقایسه میکند و حسرت و شور عشق را در توصیف میآورد. در نهایت، اشارهای به بیداری عاشقانه و سرخوشی صبح نیز وجود دارد. شعر به طور کلی حالی عاشقانه و غمگین از تجربههای عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر ماه شبگرد به چهرهی خورشید نگاه کند، حلقهی گیسوی او را به دام میاندازد تا او را صید کند.
هوش مصنوعی: خوشحال باش ای کسی که عشق را درک میکنی، زیرا کلمات تلخ میتوانند جان را بگیرند و عشق شیرین همچون لعل، رنجهای دل را تسکین میبخشد.
هوش مصنوعی: اثر محو شدن آدمی در ابتدا چگونه میتواند به ما نشان دهد که او چه مسیری را طی میکند؟ آیا نمیدانیم که در دلش چه ترسی نهفته است و زندگیاش چطور جریان دارد؟
هوش مصنوعی: عشق نمیگذارد که بلبل به یاد تو از چشمانش خون ببارد. با این حال، چرا تو به خاطر من، که در دل تو جایش داری، از شوق اینگونه بیتابی میکنی؟
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی احساس غم و سختی را بیان میکند. شاعر از سنگدلی آسمان صحبت میکند و به نشانهای از عشق و تلاش خود که شبیه فرهاد است، اشاره میکند. او در جستجوی چیزی ارزشمند در دل کوههاست و نشان میدهد که در این مسیر با چالشهای زیادی روبروست.
هوش مصنوعی: آیا صبح با رنگهای شفقی آغاز نمیشود، ای صائب؟ که در آن هر کسی با شوق و شادی به استقبال صبح میرود و لباس زیبایی به سر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.