از شفق هر صبح سازد چهره خونین آفتاب
تا مگر آید به چشم خلق رنگین آفتاب
از بهشت روشنایی روزنی واکرده است
در دل هر ذره از مژگان زرین آفتاب
تا مگر روی ترا ز آیینه بیند پیشتر
می جهد هر صبحدم از خواب شیرین آفتاب
دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست
زرد شد تا مطلعی را کرد رنگین آفتاب
ترک خواب صبح کن صائب که در خون شفق
روی می شوید به خون از خواب شیرین آفتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جلوههای صبح و آفتاب است. شاعر بیان میکند که هر روز صبح، آفتاب با چهرهای خونین و زیبا از افق برمیخیزد تا به چشم مردم رنگ و روشنی ببخشد. همچنین اشاره دارد به اینکه نور آفتاب در دل هر ذرهای از زمین حضور دارد و تلاش میکند که پیش از طلوع آفتاب، خودش را به تصویر بکشد. شاعر از خواب شیرین غفلت بیدار میشود و به زیبایی صبح توجه میکند. در نهایت، او از ترک خواب صبح دعوت میکند تا زیباییهای خونین آفتاب را مشاهده کند.
هوش مصنوعی: هر صبح، آفتاب از رنگ سرخ شفق چهرهای خونین میسازد تا شاید رنگین بودن آفتاب به چشم مردم بیفتد.
هوش مصنوعی: از بهشت روشنی، نور و زندگی به تمامی ذرات وجود تابیده شده و این روشنی در هر تار موی طلایی مانند آفتاب درخشان است.
هوش مصنوعی: هر صبح زود قبل از طلوع آفتاب، میکوشد که زودتر از خواب شیرین بیدار شود تا بتواند چهرهات را در آینه ببیند.
هوش مصنوعی: فکر عمیق و اندیشهی بزرگ به راحتی به دست نمیآید. تا زمانی که خورشید طلوع نکند، دنیا رنگین و زیبا نمیشود.
هوش مصنوعی: از خواب صبح بیدار شو، زیرا صبحگاهان، رنگ شفق با خون آغشته میشود و آفتاب در حال بیدار شدن از خواب شیرین خود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سرو سیمینی و بار سرو سیمین آفتاب
جفت لاله ماه داری جفت نسرین آفتاب
آفتاب و ماه جفت لاله و نسرین که دید
یا کسی دیده ست بار سرو سیمین آفتاب
هیچ کس را نیست جز زلفین دلبند تو را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.