به ادب نوش، جام دولت را
مده از کف زمام دولت را
در چراگاه آرزو مگذار
توسن بی لجام دولت را
به نفس های آتشین چون شمع
زنده دل دار، شام دولت را
هزل در دیده ها سبک سازد
پله احتشام دولت را
به قوام آورد گران حلمی
باده کم قوام دولت را
دست جودست شمسه زرین
قصر عالی مقام دولت را
نتوان جز به دست حزم گرفت
آستین دوام دولت را
جوی شیرست چرب نرمی خلق
صحن دارالسلام دولت را
مد انعام، تار شیرازه است
دفتر انتظام دولت را
می کند تار و مار، باد غرور
سر زلف نظام دولت را
به دو دست دعا نگه دارند
شهسواران زمام دولت را
در فلاخن نهد سبکساری
لنگر احتشام دولت را
از بلندی پایه همت
نردبان ساز، بام دولت را
صبح محشر نمی کند بیدار
باده نوشان جام دولت را
اهل معنی به فکرت صائب
زنده دارند نام دولت را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.