دل از قضا به دست رضا دادهایم ما
عمریست تا رضا به قضا دادهایم ما
هر چند از بلای خدا میرمند خلق
دل را به آن بلای خدا دادهایم ما
روی تو روشن از نفس گرم ما شدهست
آیینه را به آه جلا دادهایم ما
از خال او پناه به زلفش گرفتهایم
تن در بلا ز بیم بلا دادهایم ما
چون استخوان ما نشود آب از انفعال؟
رزق سگ تو را به هما دادهایم ما
حسن مجاز را به حقیقت گزیدهایم
در کعبه دل به قبله نما دادهایم ما
چون خار، رخت بر سر دیوار بردهایم
ترک بهار نشو و نما دادهایم ما
هستی ز ما مجوی که در اولین نفس
این گرد را به باد فنا دادهایم ما
چندین هزار تشنه جگر را از این سراب
چون موج، سر به آب بقا دادهایم ما
نتوان خرید عمر به زر ورنه همچو گل
زر با سپر به باد صبا دادهایم ما
از یکدگر چگونه نریزیم چون حباب؟
دربسته خانه را به هوا دادهایم ما
صائب ز روزنامهٔ اقبال خویشتن
فردی به دست بال هما دادهایم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق عشق و وابستگی به محبوب سخن میگوید. او نشان میدهد که زندگی و دلش را به رضا و قضا سپرده و به بلای خدا اعتمادی خاص دارد. شاعر به روشنی بیان میکند که وجود محبوبش را دلیل روشنی و زیبایی زندگیاش میداند و هر سختی را در زندگی به خاطر او تحمل میکند. با استفاده از تصاویری زیبا و استعارههایی عمیق، شاعر به عمق عشق و نازکدلیاش اشاره میکند و میگوید که حتی در سختترین شرایط هم زیبایی و امید را از عشق میگیرد. او در نهایت، نشان میدهد که نمیتوان زندگی را با مال خرید و عشق حقیقی همچون گلی زیباست که نمیتوان آن را از دست داد.
هوش مصنوعی: ما به تقدیر و حوادث زندگی رضایت دادهایم و عمری را در این رضا سپری کردهایم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مردم از سختیها و مصیبتهای خدا فرار میکنند، ما دلهایمان را به آن مصیبتها سپردهایم.
هوش مصنوعی: چهره تو به خاطر حرارت و عشق ما درخشان شده است، و ما با نفس خود به آینه جلا دادهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر زیبایی خال او، به زلفش پناه آوردهایم و به خاطر ترس از درد و مصیبت، جان خود را در معرض خطر قرار دادهایم.
هوش مصنوعی: وقتی که ما از بیحالی و ناتوانی به جایی نرسیم، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که زندگیامان خوشبخت باشد؟ ما به تو دادهایم، چنان که سگ، رزق خود را از بالا میگیرد.
هوش مصنوعی: ما زیبایی را از دنیای مجازی انتخاب کردهایم و در کعبه دلمان، آن را به عنوان قبله راهنمای خود قرار دادهایم.
هوش مصنوعی: ما مانند خاری که بر روی دیوار نشسته، زودتر از آنچه باید، زحمت و رنج را به دوش کشیدهایم و از بهار زندگی چیزی جز نابودی و زوال نتوانستهایم دریافت کنیم.
هوش مصنوعی: وجودمان را در جستجوی ما نگرد، زیرا در نخستین دم، این گرد و غبار را به باد فنا سپردهایم.
هوش مصنوعی: ما در این سراب، به مانند موجها، جان و دل خود را به سراب بخشیدهایم، در حالی که هزاران نفر تشنه و نیازمند هستند.
هوش مصنوعی: عمر را نمیتوان با پول خرید، وگرنه مانند گلی که با سپر از وزش نسیم محافظت شده، ما نیز از عمر خود به راحتی گذشتیم.
هوش مصنوعی: چطور میتوانیم از هم دور شویم مانند حبابهایی که میترکند؟ ما در این خانه بسته، روح و احساساتمان را آزاد کردهایم.
هوش مصنوعی: ما از سرنوشت خود، به خودمان بال و پر دادهایم و به آرزوی خود رسیدهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.