دل را اگر چه نیست ز دلدار آگهی
دلدار را بود ز دل زار آگهی
بیمار اگر ز درد بود غافل از طبیب
دارد ولی طبیب ز بیمار آگهی
از نافه نیست آهوی رم کرده را خبر
عاشق ندارد از دل افگار آگهی
آن برده است راه به مرکز که نیستش
از سیر و دور خویش چو پرگار آگهی
مهر خموشیم به دهن چون صدف زدند
تا یافتم ز گوهر اسرار آگهی
بگشا نظر چو سوزن و باریک شو چو تار
داری اگر ز نازکی کار آگهی
در شهر زنگ، آینه در زنگ خوشترست
پیش سیه دلان مکن اظهار آگهی
خون می کنند بر سر هر خار رهروان
یابند اگر ز لذت آزار آگهی
از پیچ و تاب کشف شود خرده های راز
دارد ز گنج زیرزمین مار آگهی
انگشت اعتراض به گفتار ما منه
ما را چو خامه نیست ز گفتار آگهی
مهرش به لب زنند چو خال دهان یار
آن را که می دهند ز اسرار آگهی
پوشیدگی حجاب بصیرت نمی شود
دارد ز خفتگان دل بیدار آگهی
صائب مرا ز بی خبری نیست شکوه ای
بر خاطر لطیف بود بار آگهی
این آن غزل که مولوی روم گفته است
کار آن کند که دارد از کار آگهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان رابطه عمیق بین دل و دلدار میپردازد و نشان میدهد که احوالات و احساسات درونی افراد از یکدیگر آگاهند، حتی اگر خودشان درکش نکنند. شاعر به تشبیهاتی مانند بیمار و طبیب، عاشق و محبوب، و دیگر روابط انسانی میپردازد و تأکید میکند که بسیاری از چیزها به طور غیبی و ناپیدا در حال ارتباطاند. او در نهایت از دانایی و آگاهی درونی سخن میگوید و مینویسد که با وجود پنهانیها، حقیقت و اسرار در نهایت نمایان میشوند. همچنین هشدار میدهد که در مقابل مشکلات و آلام، نباید بیخبر بود و باید آگاهی را جستجو کرد.
هوش مصنوعی: دل اگرچه دربارهٔ معشوق خبر ندارد، اما معشوق از حال دل نگران آگاه است و میداند که دل چقدر دلتنگ و بیقرار است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بیمار باشد و از دردش غافل باشد، طبیب از وضعیت او باخبر است و میداند که چه مشکلی دارد. در واقع، بیمار ممکن است از احوال خود بیخبر باشد، ولی پزشک از حال او آگاه است.
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق نمیتوانند از خبرهای بیخبر باشند. کسی که دچار عشق شده، به اندازهای غرق در احساسات خود است که نمیتواند از حال و روز دیگران آگاه شود. در واقع، دل شیدا و غمگین، در عمق خود، از حال دگرگونیها و تحولاتی که در اطرافش میگذرد بیخبر است.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که شخصی به هدف یا حقیقتی رسیده است که از آنجا دیگر نیازی به جستجو و حرکت دورانی ندارد. همانطور که پرگار با نقطه مرکزی میچرخد، او نیز به مرکز و حقیقتی دست یافته که در آن آگاهی و شناخت کامل دارد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت من، مانند مروارید در صدفی پنهان است که تا زمانی که در سکوت بودم، هیچ کس از زیبایی و رازهای آن خبر نداشت. امروز که به آن پی بردم، توانستم به عمق اسرار دست یابم.
هوش مصنوعی: چشم خود را باز کن مانند سوزن و به نازکی یک تار درآی، اگر از ظرافت کار آگاهی.
هوش مصنوعی: در شهر زنگ، وجود آینه در زنگ بهتر است، پس برای دلهای سیاه، نیازی به نشان دادن آگاهی خود نیست.
هوش مصنوعی: آدمهایی که در مسیر زندگی قدم میزنند، اگر از درد و رنجهای خود آگاه شوند، با هر سختی و ناخالصی که در زندگی پیش میآید، خون گریه میکنند.
هوش مصنوعی: هر چه پیچیدگی و ظرافت بیشتری در یک موضوع وجود داشته باشد، نشانههای بیشتری از حقیقت و راز آن به چشم میخورد، مانند این که وقتی به گنجینهای زیرزمینی نزدیک میشویم، نشانههای آن ممکن است به ما اطلاع بدهد که چه چیزهایی در آن پنهان شده است.
هوش مصنوعی: به ما ایراد نگیرید، چون ما همانند قلمی نیستیم که از سخن خود آگاه باشیم.
هوش مصنوعی: عشقش را بر زبان میآورند مانند نشانهای بر لبان محبوب، و این را کسی میداند که از رازها باخبر است.
هوش مصنوعی: پوشش و حجاب نمیتواند به معنای واقعی بصیرت و آگاهی باشد؛ زیرا کسانی که خوابند و بیخبرند، از حقیقت آگاه نمیشوند.
هوش مصنوعی: صائب از آگاهی نسبت به بیخبری خود شکایتی ندارد، چرا که این موضوع به دل حساس او لطمهای نمیزند.
هوش مصنوعی: این غزل از مولوی روم است و تأثیر عمیقی دارد، همانطور که کسی که از هنر و علم آگاهی دارد، میتواند بر دیگران تأثیر بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نای بس خوش است کز اسرار آگهی
کار او کند که دارد از کار آگهی
ای نای همچو بلبل نالان آن گلی
گردن مخار کز گل بیخار آگهی
گفتم به نای همدم یاری مدزد راز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.