چند دندان تأمل به جگر افشردن؟
چون صدف اشک فرو خوردن و گوهر کردن
چون قلم تا سر خود را ننهی بر کف دست
نتوان وادی خونخوار سخن سر کردن
تا قدم دایره سان بر سر خود نگذاری
معنی از عالم بالا نتوان آوردن
تا چون چوگان نشود قامتت از فکر سخن
از حریفان نتوان گوی فصاحت بردن
آن ازین کوچه برد سر به سلامت بیرون
که سر سخت ز هر سنگ تواند خوردن
هر که سر در سر معنی نکند همچو قلم
به که ناموس تخلص نکشد بر گردن
سخنی کز سر اندیشه نباشد پوچ است
شعر پر مغز نگردد ز دهن پر کردن
سخن آن است که چون پرده ز رخسار کشد
رنگ از چهره یاقوت تواند بردن
ارج اهل سخن این بس، که به افلاک رسید
شعله شهرت این طایفه بعد از مردن
در گذر صائب ازین مرحله آتش خیز
بیش ازین پای در آتش نتوان افشردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به عمیق بودن افکار و سخن گفتن اصیل اشاره دارد. شاعر به این نکته میپردازد که برای بیان معانی عمیق و پرمغز، باید دقت و تأمل زیادی صورت گیرد. او از دشواریها و چالشهای سخنوری میگوید و بر این نکته تأکید میکند که سخنانی که بدون تفکر و تأمل گفته شوند، بیارزش و پوچ هستند. همچنین، اشاره میکند که سخنرانان و شاعران حقیقی با سختیهای زیادی مواجهاند و کسانی که از درک عمیق معانی عاجز باشند، شایستگی تخلص و شهرت را ندارند. بهطور کلی، این شعر انتقادی بر لزوم فهم عمیق و تأمل در کلام است.
هوش مصنوعی: چند بار باید به دل خود فشار بیاوری و در اندیشه غمگین باشی؟ مثل صدف که اشک میریزد و از آن گوهر میسازد، تو هم میتوانی از درد و غم خود چیزی ارزشمند بسازی.
هوش مصنوعی: وقتی که قلم را تا جایی که بخواهی بر روی کف دست نگذاری، نمیتوانی وارد دنیای خطرناک سخن شده و از آن بگویی.
هوش مصنوعی: اگر نخواهی که به دور خود بچرخی و به درک عمیقتری از عالم بالا برسی، نمیتوانی به معنای واقعی دست یابی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قد و قامت تو مانند چوب چوگان نشود، از فکر کردن به سخن گفتن با دیگران نمیتوانی برتری در فصاحت پیدا کنی.
هوش مصنوعی: کسی که میتواند با مقاومت از سختیها عبور کند و از چالشها سر بالا بیرون بیاید، در واقع به خوبی از مسیرهای دشوار عبور کرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عمق معانی پی نبرد، بهتر است مانند قلمی باشد که بر گردن خود نامی از فخر و بزرگ منشی ندوشته باشد.
هوش مصنوعی: هر سخنی که از روی فکر و اندیشه نیامده باشد، بیارزش و بیمحتواست. شعر عمیق و پربار نمیشود فقط با پر کردن دهان و ادا کردن کلمات.
هوش مصنوعی: سخن از این است که وقتی پرده از چهره کنار برود، رنگی که بر چهره است میتواند به زیبایی یاقوت باشد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معنی است که اهمیت و ارزش اهل سخن (شاعران و نویسندگان) به قدری زیاد است که شهرت و آوازه آنها پس از مرگشان نیز همچنان ادامه پیدا میکند و به افلاک میرسد. به عبارتی، آثار و کلام آنها فراتر از زمان و مکان باقی میماند و جاودانه میشود.
هوش مصنوعی: صائب در اینجا به این نکته اشاره دارد که در ادامه راه دشواری که در آن قرار گرفته، دیگر نتواند بیش از این در آتش صبر و درد تحمل کند. به عبارتی، تحمل او به پایان رسیده و نمیتواند بیشتر از این در شرایط سخت باقی بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دست با سرو روان چون نرسد در گردن
چارهای نیست به جز دیدن و حسرت خوردن
آدمی را که طلب هست و توانایی نیست
صبر اگر هست و گر نیست بباید کردن
بند بر پای توقف چه کند گر نکند
[...]
تا نگویی تو ندانم که چه باید کردن
هر چه گویی بنهم حکم قضا را گردن
به تو دادیم همه جان و جهان و دل و دین
جان به نوباوه نشاید سوی جانان بردن
ای همه شادی جان ها به جمال رخ تو
[...]
آه ناکام چه مقدار توان خون خوردن
زین دو دم زندگیی تا به قیامت مردن
داغ یأسمکه بهکیفیت شمع است اینجا
آگهی سوختن و بستن چشم افسردن
فرصت هستی از ایمای تعین خجل است
[...]
در بهاران سری از خاک برون آوردن
خنده ای کردن و از باد خزان افسردن
همه این است نصیبی که حیاتش نامی
پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن
مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.