به دامن برگ عیش از داغ پنهان می توان چیدن
گل از گلهای خوشبو در گریبان می توان چیدن
اگر خود را توانی همچو شبنم صاف گرداندن
به چشم پاک گل ها زین گلستان می توان چیدن
حجابی نیست غیر از خیرگی گلزار عصمت را
به چشم بسته گل از روی جانان می توان چیدن
نظر گر بر جمال کعبه باشد رهنوردان را
گل بی خار از خار مغیلان می توان چیدن
ز خار بی گل این باغ دشوارست دل کندن
وگرنه از گل بی خار، دامان می توان چیدن
همین اشکی است کز حسرت به گرد چشم می گردد
گلی کز دیدن خورشید تابان می توان چیدن
توانی گر به آب حلم کشتن خشم را در دل
گل از آتش چو ابراهیم آسان می توان چیدن
گلی در راه یاران گر ز بی برگی نیفشانی
به عذر آن خس وخاری به مژگان می توان چیدن
همین برچیدن دامن بود از راه آگاهی
گلی کز من صحرای امکان می توان چیدن
گذشت از دل شبی دامن کشان زلف دراز او
هنوز از دود تلخ آه، ریحان می توان چیدن
درین عبرت سرا گر چشم عبرت بین ترا باشد
ز خاک راه گوهرهای غلطان می توان چیدن
اگر از رنگ و بو صائب بپوشی دیده ظاهر
در ایام خزان گل از گلستان می توان چیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی زیبایی و لطافت گلها و دنیای عشق و عرفان میپردازد. او با استعارههایی از گل و خار، به رابطه انسان با زیبایی و حقیقت اشاره میکند. اگر فردی بتواند مانند شبنم صاف باشد و چشم پاکی داشته باشد، میتواند از زیباییهای زندگی بهرهمند شود. همچنین، شاعر به نقش خشم و حسرت در زندگی اشاره کرده و میگوید که با مهارت و اعتدال میتوان این احساسات را مدیریت کرد و از زیباییها لذت برد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید دارد که آگاهی و بصیرت میتواند به ما کمک کند تا از درخت امکان، گلهای زیبایی بچینیم.
هوش مصنوعی: میتوان در دامن خوشیها گلهای معطر را برداشت و از زیباییهای زندگی بهرهمند شد، حتی اگر در دل، درد و غم وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی همچون شبنم، بیهیچ آلودگی و شفافیت به نظر بیایی، میتوانی از این باغ گل، گلها را بچینی.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که هیچ مانعی برای چیدن گل از باغ محبت وجود ندارد، به جز زیبایی و جلوهای که آن باغ دارد. با چشم بسته و با عشق میتوان از گلهای آن باغ بهرهمند شد.
هوش مصنوعی: اگر نگاه به زیبایی کعبه باشد، راهنمایان میتوانند از خار مغیلان، گل بدون خشخاش بچینند.
هوش مصنوعی: دل کندن از این باغ که خاری در آن وجود دارد، کار سختی است. اما اگر از گلهایی که خار ندارند، بخواهیم چیدنی داشته باشیم، به راحتی میتوانیم این کار را انجام دهیم.
هوش مصنوعی: این اشک به خاطر حسرتی است که دور چشمم را گرفته، درست مانند گلی که به خاطر دیدن خورشید تابان قابل چیدن است.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی به مانند آب، خشم را در دل خود خاموش کنی، مانند ابراهیم میتوانی از آتش نیز به آسانی گل بچینی.
هوش مصنوعی: اگر در راه دوستان گل تازهای نروی، میتوانی با اشک و حسرت از میان خارها چیزی به یادگار برداری.
هوش مصنوعی: یعنی با کنار زدن محدودیتها و موانع، میتوانم از دنیای ممکنات، زیباییها و فرصتهای ناب را به دست آورم.
هوش مصنوعی: یک شب از دل عاشقانهای گذشت که دامن زلف بلند او هنوز از بوی تلخ آه و درد یادآوری میکند و همچنان میتوان عطر خوش ریحان را در آن حس کرد.
هوش مصنوعی: اگر چشمت به درسها و پندهای زندگی باز باشد، میتوانی از خاک و ناکامیها، جواهرهای باارزشی که در آن نهفته است، به دست آوری.
هوش مصنوعی: اگر در زمان خزان، زیباییها و شگفتیهای گلستان را ببینی و آغوش خود را به روی آنها بگشایی، میتوانی از گلها بهرهمند شوی. یعنی حتی در زمانهایی که به نظر میرسد همهچیز پژمرده است، هنوز هم میتوان زیبایی و لذت را پیدا کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.