چون خط از لعل لب آن ماه می آید برون
از جگرگاه بدخشان آه می آید برون
تا قیامت دل نخواهد ماند در زندان جسم
عاقبت از زیر ابر این ماه می آید برون
چون نظر بر حاصل عمر عزیزان می کنم
از دل بی حاصلم صد آه می آید برون
تشنه، برگردید سیراب از لب بحر سراب
دلو ما خالی همان از چاه می آید برون
می برد از هوش پیش از آمدن بویش مرا
دورباش شاه پیش از شاه می آید برون
سایه بیدست در گرمای محشر، هر که را
آه سردی از دل آگاه می آید برون
می جهند از آه مظلومان سلامت ظالمان
برق اگر سالم ز خرمنگاه می آید برون
نقطه ای کز خامه صائب تراوش می کند
ماه کنعانی بود کز چاه می آید برون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.