چند حرف آب و نان چون مردم غافل زدن؟
تا به کی بر رخنه دیوار زندان گل زدن؟
نیست جز تسلیم لنگر عالم پر شور را
دست و پا پوچ است در دریای بی ساحل زدن
از تن خاکی به مردی گرد چون مجنون برآر
تا توانی دست خود بر دامن محمل زدن
می شود چون رشته اشک از گره مطلق عنان
رشته امید ما را عقده مشکل زدن
حاصل سنگ از درخت بی ثمر بار دل است
از تهی مغزی است حرف سخت با مدخل زدن
نیست مانع از تردد وصل دریا سیل را
قطره بیش از راه می باید درین منزل زدن
بهر مشتی خون که رزق خاک گردد عاقبت
دست، بی شرمی بود بر دامن قاتل زدن
سبزه خوابیده را سهل است کردن پایمال
نیست از مردی به قلب دشمنان غافل زدن
گر به رعنایی فشاند دامن، آزادست سرو
ورنه آسان است پشت پای بر حاصل زدن
بحر را صائب نگردد مانع جوش و خروش
از خس و خاشاک سوزن بر لب ساحل زدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین مفهوم تسلیم و مبارزه در برابر مشکلات و موانع زندگی میپردازد. شاعر با اشاره به بیفایده بودن برخی سخنان بیهوده و سطحی که مردم غافل میزنند، به اهمیت اقدام و تلاش واقعی اشاره میکند. او تأکید میکند که تسلیم شدن در برابر سختیها و دردها در واقع به معنای ضعیف بودن است و باید با شجاعت و اراده بر مشکلات غلبه کنیم. همچنین، شاعر به این نکته اشاره میکند که برای دستیابی به اهداف بزرگ، باید از موانع عبور کرد و با امید و عزم راسخ به پیش رفت. او مثالی از سنگ و درخت میآورد که نشاندهنده این است که نباید انتظار باردهی از چیزهایی که خالی از محتوا هستند، داشته باشیم. در کل، این اشعار دعوت به امید، تلاش و ایستادگی در برابر ناملایمات زندگی است.
هوش مصنوعی: چند بار میتوان از نیازهای اولیه زندگی مثل آب و نان صحبت کرد، تا کی باید به وضعیتی که مثل دیوار زندان است، بیتوجهی کرد و امید به زیباییها داشت؟
هوش مصنوعی: تنها راهی که وجود دارد، تسلیم شدن است. تلاش برای کنترل یا دست و پا زدن در دنیای پرهیاهو و نامحدود، بیفایده است.
هوش مصنوعی: از جسم خاکی خود فراتر برو و مانند مجنون در عشق بگرد تا جایی که میتوانی دستت را بر دامن محمل بگذاری.
هوش مصنوعی: زمانی که اشک به درازا بیفتد، پیدا میشود که مشکلات و دلمشغولیها باعث ایجاد گرههایی در امید به آینده شده است.
هوش مصنوعی: حاصل درختی که ثمر نمیدهد، سنگ است و دل خالی هم به سخنانی سخت و مشکل میانجامد. یعنی وقتی چیزی درونت خالی است، نمیتوانی به خوبی صحبت کنی.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به وصال و ارتباط عمیق، هیچ مانعی وجود ندارد. مانند اینکه سیل، حتی با یک قطره نمیتواند از مسیر خود باز بایستد، باید هرچه بیشتری از تلاش و کوشش را در این راه انجام داد.
هوش مصنوعی: به خاطر یک مشت خون که به خاک داده میشود، زدن دستان قاتل بر دامن او، بیشرمی است.
هوش مصنوعی: آسیب زدن به چیزهای کوچک و بیاهمیت کار آسانی است، اما ضربه زدن به قلب دشمنان در غفلت و بیخبری نیاز به شجاعت و مردانگی دارد.
هوش مصنوعی: اگر دامنش را به زیبایی بگسترد، آزاد است؛ اما اگر اینگونه نکند، آسان است که بر دستاوردش پا بگذارد.
هوش مصنوعی: دریا را نمیتوان از حرکت و طغیانی که دارد، به خاطر وجود خاشاک و زبالهها متوقف کرد. مانند این است که سوزنی را در کنارهی دریا فرو کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.