جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش
روح اگر ازتن هواگیرد بخاری گو مباش
برنیاید صبح راگر دست مهر از آستین
بردل آفاق دست رعشه داری گو مباش
گر زجولان باز ماند آسمان طفل طبع
خاکدان دهر را دامن سواری گو مباش
گر نباشد آسمان و ثابت و سیار او
گلخن ایجاد را دود وشراری گو مباش
از زمین و آسمان عالم اگر خالی شود
برسر گور خرابی سوکواری گو مباش
ما حریف برق جانسوز حوادث نیستیم
مزرع امید ما را نوبهاری گومباش
نفس رادر دست اگر نبود عنان اختیار
درکف بدمست تیغ آبداری گو مباش
دست ما خالی اگر باشد ز دنیای خسیس
یوسف گل پیرهن رامشت خاری گو مباش
گر چراغ مه شود بر چرخ مینایی خموش
کرم شب تابی میان سبزه زاری گو مباش
نیست صائب شکوه ای از ساده لوحیها مرا
برید بیضای من نقش و نگاری گو مباش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی هشداردهنده است و به ما میگوید که نباید به ظاهر و ظواهر دنیا دلخوش باشیم. شاعر به ما یادآوری میکند که جسم و روح، هر دو ناپایدارند و نباید درگیر لذتهای زودگذر شد. او اشاره میکند که اگر دست مهر و محبت از آسمان دور شود، نباید ناامید شویم و به مشکلات زندگی نباید چندان ارزش بدهیم. همچنین، زندگی دنیایی غمانگیز و خالی از امید نیست و به ما میگوید که باید به زندگی و امید به آینده ادامه دهیم. در نهایت، شاعر بر این باور است که نباید به سادگی فریب بخوریم و نباید از حقایق تلخ زندگی فرار کنیم.
هوش مصنوعی: اگر جسمی از هم بپاشد و غباری ایجاد کند، نگو که به چیز بدی تبدیل شده است. و اگر روح از بدن جدا شود و به نوعی بخار تبدیل گردد، باز هم نگو که به چیزی منفی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: اگر خورشید صبحگاهی از آستین عشق بیرون نیاید و دلهای دنیا را به لرزه در نیاورد، تو هم نگران مباش.
هوش مصنوعی: اگر آسمان از اهل زحمت و تلاش خالی بماند، کودک طبیعت و موجودات خاکی این دنیا را در آغوش خود نگیرد، پس نباید به سوی عدم و سستی گرایش پیدا کند.
هوش مصنوعی: اگر آسمان و ستارههای ثابت و متحرکی وجود نداشته باشد، آنگاه این فضای ایجاد شده پر از دود و آتش خواهد بود؛ پس نباید اینگونه باشد.
هوش مصنوعی: اگر همه چیز از زمین و آسمان خالی شود، بر روی قبر ویران هیچ کس نگو که حسرت بخور.
هوش مصنوعی: ما توان مقابله با سختیهای زندگی را نداریم، پس اجازه نده که امید ما از بین برود.
هوش مصنوعی: اگر کنترل نفس خود را در دست نداشته باشی، گو اینکه در اختیار تیغی تیز و برنده هستی، باید مواظب خودت باشی و از کارهای خطرناک دوری کنی.
هوش مصنوعی: اگر دست ما از دنیا و متعلقاتش خالی باشد، نباید ناراحت شویم و مانند یوسف در مقام خسیس، فکر نکنیم که در رنج و کمبود هستیم. باید تلاش کنیم و از سختیها نترسیم.
هوش مصنوعی: اگر چراغ ماه بر آسمان آبی روشن شود، نور چراغ شبتابی در میان چمنهای سبز خاموش میشود. مبادا که در این جمع خاموش باشی.
هوش مصنوعی: من از سادگی و نادانیهایم نالهای ندارم، چون به من گفتهاند که در دل من، جذابیت و زیبایی وجود دارد. پس خود را دستکم نگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کار دنیا نیست چندان کار و باری، گو مباش
اختیاری کو ندارد اختیاری، گو مباش
کار و بار روز بازار جهان هیچ است، هیچ
کار اگر این است، ما را هیچ کاری گو مباش
ما برون از شش جهت داریم عالی گلشنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.