خال بر رخسار جانان گرنباشد گو مباش
مور در ملک سلیمان گرنباشد گو مباش
می فشاند خار در راه تماشا شرم عشق
خار دیوار گلستان گرنباشد گو مباش
قیمت یوسف عزیز مصر می داند که چیست
اعتبارش پیش اخوان گر نباشد گومباش
حسن را شرم محبت پرده داری می کند
چشم بیدار نگهبان گرنباشد گو مباش
عندلیب مست را، هم نغمه ای درکارنیست
نغمه سنجی در گلستان گرنباشد گومباش
طوق زنجیر جنون کار گریبان می کند
جامه مارا گریبان گرنباشد گو مباش
از سر ما گو سر خود گیر عقل خشک مغز!
کف به روی بحر عمان گرنباشد گو مباش
ماکه از درد طلب مطلوب خود رایافتیم
کعبه مقصد نمایان گر نباشد گو مباش
خامه صائب به طوفان می دهد آفاق را
در بساط ابر، باران نباشد گو مباش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بحث عشق و اهمیت وجود معشوق میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری از زندگی و زیبایی، به این نتیجه میرسد که اگر عشق یا معشوق وجود نداشته باشد، بسیاری از زیباییها و ارزشها هم بیمعنا خواهند شد. به عبارتی، وجود معشوق یعنی وجود زیبایی و ارزش در زندگی. شاعر به خوبی حسرت و اهمیت عشق را بیان میکند و اینکه بدون عشق و معشوق، زندگی سیر بیمحتوا و بیارزشی خواهد داشت. در نهایت، شعری است که تشریح میکند که برای وجودی معنا دار، عشق و معشوق ضروری هستند.
هوش مصنوعی: اگر خال بر صورت محبوب نباشد، پس نباشد؛ و اگر مورچهای در پادشاهی سلیمان نباشد، پس نباشد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، هر چقدر که تماشا زیبا باشد، درد و رنج هم وجود دارد. اگر گلستان از گلها و زیباییها پر نباشد، بهتر است که در آنجا نمیمانی.
هوش مصنوعی: یوسف، که پسر عزیز مصر است، میداند که ارزشش نزد برادرانش چقدر است. اگر گومباش (دوست یا برادر) نباشد، اعتبار او دیگر چه ارزشی خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی با شرم و محبت خود، مانند پردهای میماند که مانع دیده شدن میشود. اگر چشمی بیدار و هوشیار وجود نداشته باشد، بهتر است آن زیبایی را نبینی.
هوش مصنوعی: پرندهای که مست و خوشحال است، نغمهای نمیخواند چون اگر سنجاقک در باغ نباشد، چه فایدهای از گلستان وجود دارد.
هوش مصنوعی: گرچه دیوانگی انسان را به زنجیر میکشد و او را تحتفشار قرار میدهد، اما اگر به گرمی و رابطهای معنوی نرسد، بهتر است که از آن دوری کند.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر این است که فردی که عقل سلیم و باریکبینی ندارد، نباید از دیگران انتظار داشته باشد که او را به درستی راهنمایی کنند. همچنین اشاره به این دارد که اگر در عمق مسائل و امور غرق نشدهای، بهتر است خود را بیخود نکنی و از دریاها و عمیقترین موضوعات دوری کنی. در واقع، به اهمیت تعقل و درک عمیق در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ما که از درد و رنج طلب و خواستهمان آگاه شدیم، دیگر برایمان مهم نیست که کعبه، به عنوان هدف و مقصد، در دسترس باشد یا نه.
هوش مصنوعی: قلم صائب در شدت طوفان، افقها را به نمایش میگذارد؛ اگر بارانی در بساط ابر نباشد، پس چرا باید درنگ کنیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بزم میسازیم سامان گر نباشد گو مباش
نوش میگوییم مهمان گر نباشد گو مباش
جرعه درد و حیات تلخ قسمت کردهاند
عیش خضر و آب حیوان گر نباشد گو مباش
غمزه را فرهنگ و دانش ترجمانی میکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.