حرف آن حسن بسامان از من مجنون مپرس
شوکت بزم سلیمان از من مجنون مپرس
می شود شق جامه صبح از شکوه آفتاب
باعث چاک گریبان از من مجنون مپرس
نیست ملک بیخودی را ابتدا و انتها
عرض و طول آن بیابان از من مجنون مپرس
آتش سوزان نمی دارد خبر از زخم خار
تیزی خار مغیلان از من مجنون مپرس
نخل بی برگ از دم سرد خزان آسوده است
سرد مهریهای دوران از من مجنون مپرس
سنگ چون یاقوت شد، ایمن شود از انقلاب
حال چرخ حال گردان از من مجنون مپرس
سنگ و گوهر، دیده حیران میزان را یکی است
امتیاز کفر و ایمان از من مجنون مپرس
زین قفس عمری است مرغ وحشی ما جسته است
تنگی صحرای امکان از من مجنون مپرس
پیچ و تاب رشته جان را مسلسل می کنی
قصه زنجیر مویان از من مجنون مپرس
برنمی خیزد صدا از شیشه چون شد توتیا
سرگذشت سنگ طفلان از من مجنون مپرس
صائب آن زلف پریشان سیر را نظاره کن
باعث خواب پریشان از من مجنون مپرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات و ناگفتههای مجنون میپردازد و از او میخواهد که در مورد موضوعات مختلفی مثل عشق، زندگی، زیبایی و دردهای درونیاش صحبت نکند. هر بیت به نوعی به پیچیدگیها و رازهای زندگی اشاره دارد و بیان میکند که برخی مسائل عمیق و شخصی هستند و نمیتوان به سادگی آنها را توضیح داد. شاعر از حالات مختلف انسانی، نظیر شکوه، غم و عشق، به عنوان موضوعاتی یاد میکند که نمیتوان به راحتی به آنها پرداخته و توضیح داد. به طور کلی، این شعر حس عمیق و درونی مجنون را به تصویر میکشد که در جستجوی معناست و نمیتوان او را به سادگی درک کرد.
هوش مصنوعی: از من دیوانه دربارهی سخنان زیبا و مرتب آن معشوق نپرس، و همچنین از جلال و شکوه جشن سلیمان هم خبری نگیری.
هوش مصنوعی: صبح زیبا و باشکوهی که به دلیل درخشش خورشید آغاز میشود، میتواند به شکافها و چاکهای گریبان من بینجامد. از من، که در عشق میسوزم و دیوانهام، نپرسید چه به سرم آمده است.
هوش مصنوعی: هیچ سرزمینی بدون هدف و دلیل وجود ندارد و وسعت و عمق آن بیابان را از من دیوانه نپرس.
هوش مصنوعی: آتش سوزان هیچ اطلاعی از زخمهای من ندارد؛ از من دیوانه نپرس که چه به سرم آمده است.
هوش مصنوعی: نخل بی برگ در پاییز به آرامش رسیده است و نباید از من دیوانه در مورد سردی و سختیهای زندگی بپرسی.
هوش مصنوعی: هنگامی که سنگ به زیبایی یاقوت تغییر کند، دیگر از تغییرات و نوسانات دنیا در امان خواهد بود. اما درباره حال من دیوانه نپرس.
هوش مصنوعی: سنگ و گوهر هر دو در چشم میزان ارزش یکسانی دارند. تفاوت بین کفر و ایمان را از من مجنون نپرس.
هوش مصنوعی: مرغی که در قفس زندگی کرده، سالهاست تلاش میکند از آنجا خارج شود. اما برای درک فضای وسیع و بیپایانی که در انتظارش است، بهتر است از من مجنون سوال نکنی.
هوش مصنوعی: زندگی من را مثل یک زنجیر در هم میپیچید و قصههای عاشقانهام را از من، که حال و روز خوشی ندارم، نپرس.
هوش مصنوعی: صدا از شیشه بلند نمیشود وقتی که آن شیشه تبدیل به توتیا شده است. داستان سنگ را از من مجنون نپرس.
هوش مصنوعی: به تماشای زلفهای شگفتانگیز و آشفتهای بپرداز که این زیبایی باعث خواب آشفتهی من شده است، اما از من مجنون دربارهی آن نپرس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.