ز آب تیغ اثر در گلوی ما بگذار
ازین شراب نمی در سبوی ما بگذار
شکسته رنگی ما ترجمان گویایی است
به روی ما بنگر گفتگوی ما بگذار
شعور در حرم بیخودی ندارد راه
ز خود بر آی،دگر پا به کوی ما بگذار
ز خود برون شده را نقش پا نمی باشد
اگر نه ساده دلی،جستجوی ما بگذار
به دست بسته گل از نوبهار نتوان چید
عنان خاطر بی آرزوی مابگذار
نسیم گردیتیمی نمی برد زگهر
نفس مسوز عبث ،رفت وروی مابگذار
نبست بخیه انجم شکاف سینه صبح
نه ای حریف خجالت ،رفوی مابگذار
برای آینه بی غبار، آه مکش
قدم به سینه بی آرزوی مابگذار
توان به آینه ازطوطیان کشیدسخن
زچهره آینه ای پیش روی مابگذار
اگرچه سلسله مابه عشق پیوسته است
ز زلف سلسله ای برگلوی مابگذار
نمی کندره خوابیده راجرس بیدار
به غافلان چو رسی گفتگوی مابگذار
به کوزه سیر زآب حیات نتوان شد
دهان تشنه خودرا به جوی ما بگذار
اگر به چاشنی حرف می رسی طوطی
سخن به صائب خوش گفتگوی مابگذار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی زندگی و احساسات انسانی میپردازد و دعوت به تفکر و گفتوگو میکند. شاعر از زخمها و رنجهای روحی خود میگوید و میخواهد که دیگران از درد و تنهاییاش آگاه شوند. او به خواهیدن و آرزوها اشاره میکند و میگوید که بدون آرزو نمیتوان به زندگی ادامه داد. همچنین، او اهمیت گفتوگو و ارتباط انسانی را مورد تأکید قرار میدهد و از دیگران درخواست میکند که فضای مناسبی برای بیان احساسات و تفکرات آنها فراهم کنند. شاعر در نهایت، به امید و عشق اشاره میکند و بر این باور است که ارتباط با دیگران راهی برای پیدا کردن آرامش و شادی در زندگی است.
هوش مصنوعی: از آب تیغ علامتی در گلوی ما بگذار و از این شراب، هیچ در ظرف ما نگذار.
هوش مصنوعی: رنگهای شکسته و کمرنگ ما نمادی از بیان و احساسات ماست. به چهره ما نگاه کن و گفتوگوی ما را فراموش نکن.
هوش مصنوعی: عقل و شعور در مکانهای مقدس و عبادی جایی ندارد؛ از خودت خارج شو و دیگر به کوی ما قدم بگذار.
هوش مصنوعی: اگر کسی از خود بیرون برود، دیگر نمیتواند ردپایی از خود به جا بگذارد. اگر نه، فقط یک سادگی در دل اوست که باعث میشود به جستجوی ما بپردازد.
هوش مصنوعی: با دست بسته نمیتوان از گلهای بهاری چید، و نمیتوان به خاطر دل، به آرزوهایی که نداریم، مسیر را رها کرد.
هوش مصنوعی: نسیم خوشی به دور تو نمیچرخد، پس بیهوده از درد خود ندم، برو و بر روی ما بگذار.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به صورتی زیبا به دو مفهوم اشاره میکند: اول اینکه نور صبح مانند دوختی است که به آسمان و ستارهها شکل میدهد و زندگی را دوباره آغاز میکند. دوم اینکه به دوستش میگوید که نباید از جلوههای زیبای صبح خجالت بکشد و باید فضای آرامشبخش و امیدبخش آن را بپذیرد. اینجا تأکید بر اهمیت استفاده از زیباییهایی است که در زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: برای اینکه آینه همیشه صاف و روشن بماند، نباید با آه و غم به آن نزدیک شوی. از قدم گذاشتن بر روی سینهای که هیچ آرزویی ندارد، خودداری کن.
هوش مصنوعی: در آینه، سخن گفتن از زیبایی و خصوصیات طوطیها امکانپذیر است، اما بهتر است از تجلی زیبایی خودمان در آینه بهره ببریم و به آن توجه کنیم.
هوش مصنوعی: اگرچه ما به هم از راه عشق متصل هستیم، اما با زنجیر موهایت بر گردن ما بیفکن.
هوش مصنوعی: اگر خوابیدهای را بیدار کنی، او به خواب آلودگان چه میگوید. پس وقتی به غافلان رسیدی، با آنها صحبت نکن.
هوش مصنوعی: نمیتوان با یک کوزه پر از آب حیات، تشنگی را برطرف کرد؛ بنابراین، بهتر است دهان تشنهات را به جریان آب بسپاری.
هوش مصنوعی: اگر به نکتههای ظریف و حرفهای زیبا برسید، باید از طوطی که خوب سخن میگوید، پیروی کنید و در گفتوگوی خود از او بهره بگیرید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شراب یاس به جام و سبوی ما بگذار
شکسته رنگیِ ما را به روی ما بگذار
اگر شراب، اگر خون دل، اگر الماس
تو گوشه گیر و به کام گلوی ما بگذار
به کشتزار غم، ای اشک، صد نظر دارم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.