فتنه چشم تو چون ز خواب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید
دست دعای ملک دود ز دو جانب
چون به بغل خانه رکاب برآید
ماه شب چارده ستاره روزست
چون به لب بام بی نقاب برآید
لعل لبت آب بست بر لب خشکم
تا در گوش تو چون ز آب برآید
صبح ز شرم تو زد گره به شکرخند
مهر به دور تو با نقاب برآید
هر سر موگرشودزبان سؤالی
چشم تو از عهده جواب برآید
از غلط اندازی فلک عجبی نیست
چشمه حیوان گر از سراب برآید
دولت بیدار سرنهدبه کنارش
هرکه به رویت سحر ز خواب برآید
گر به گلستان رسد ترانه صائب
غنچه ز پیراهن حجاب برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت چشمان معشوق میپردازد و توصیفهایی از تأثیرات آن بر زندگی و احساسات شاعر دارد. شاعر میگوید وقتی چشمان معشوق از خواب برمیخیزد، باعث میشود آفتاب از مغرب طلوع کند و دعای ملائکه به وجود آید. زیبایی او به ماه شب چهاردهم تشبیه شده و لبان او طعمی شیرین و مرطوب را القا میکنند. نشانههایی از تأثیر عشق و زیبایی معشوق بر دل و دیدگان و حتی زندگی روزمره و دنیای اطرافش آمده است. شاعر با نگاهی عاشقانه و پر احساس به توصیف این زیبا میپردازد و به نوعی از وجود معشوق چشمههایی از زندگی و شور و شوق را میستاید.
هوش مصنوعی: زمانی که نگاه تو از خواب بیدار شود، مانند طلوع آفتاب از سمت مغرب خواهد بود و فتنهای عظیم به پا خواهد کرد.
هوش مصنوعی: دست دعا و خواسته ملک (فرشته) از دو طرف وقتی به خانه میرسد، مثل دود بالا میرود. به عبارت دیگر، هنگامی که دعا به سمت خانه میآید، به سرعت و با قدرت بالا میرود.
هوش مصنوعی: ماه در شب چهاردهم به مانند ستارهای در روز است، زمانی که بدون پوشش و درخشان از بالای بام نمایان میشود.
هوش مصنوعی: خرچنگ زادهای را دریا از آب لبریز کرده، به طوری که بر لب خشک من نشسته و در گوش تو این صدا همچون موج آب میآید.
هوش مصنوعی: صبح به خاطر شرم تو، لبخند شیرین خورشید در دور تو با پوششی دلنشین خواهد درخشید.
هوش مصنوعی: چشم تو به قدری پر سؤال و کنجکاو است که حتی کوچکترین جزئیات هم میتواند جوابهای زیادی را طلب کند.
هوش مصنوعی: از اشتباهات و ناپایداریهای آسمان تعجبی نیست اگر حیات و زندگی از یک منبع غیرواقعی و فریبنده به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: هر کسی که در کنار تو بیدار شود و از خواب خارج گردد، خود را در آغوش نعمت و سعادت خواهد یافت.
هوش مصنوعی: اگر ترانه صائب به گلستان برسد، گل بر اثر این سرود، حجاب از چهرهاش برداشته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهِ ندامت ز شیخ وشاب بر آید
آری چندان که آفتاب بر آید
عشق دمی در دمد به صورِ محبّت
بو که سرِ خفتگان ز خواب برآید
از جگرِ منتظر نوایرِ حسرت
[...]
چون مه روی تو از حجاب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید
جان ز تن تیره با شتاب برآید
برق به تعجیل از سحاب برآید
در جگر اهل عشق آه نباشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.