فتنه چشم تو چون ز خواب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید
دست دعای ملک دود ز دو جانب
چون به بغل خانه رکاب برآید
ماه شب چارده ستاره روزست
چون به لب بام بی نقاب برآید
لعل لبت آب بست بر لب خشکم
تا در گوش تو چون ز آب برآید
صبح ز شرم تو زد گره به شکرخند
مهر به دور تو با نقاب برآید
هر سر موگرشودزبان سؤالی
چشم تو از عهده جواب برآید
از غلط اندازی فلک عجبی نیست
چشمه حیوان گر از سراب برآید
دولت بیدار سرنهدبه کنارش
هرکه به رویت سحر ز خواب برآید
گر به گلستان رسد ترانه صائب
غنچه ز پیراهن حجاب برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهِ ندامت ز شیخ وشاب بر آید
آری چندان که آفتاب بر آید
عشق دمی در دمد به صورِ محبّت
بو که سرِ خفتگان ز خواب برآید
از جگرِ منتظر نوایرِ حسرت
[...]
چون مه روی تو از حجاب برآید
از طرف مغرب آفتاب برآید
جان ز تن تیره با شتاب برآید
برق به تعجیل از سحاب برآید
در جگر اهل عشق آه نباشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.