از قید فلک برزده دامن بگریزید
چون برق ازین سوخته خرمن بگریزید
یک اوج به اندازه پرواز شررنیست
درسینه سنگ ودل آهن بگریزید
چون اخگردل زنده ازین سردمزاجان
در پرده خاکستر گلخن بگریزید
چون برق مگردید مقید به خس وخار
از باغ جهان برزده دامن بگریزید
هر جا که کند گرد غم از دورسیاهی
زیر علم باده روشن بگریزید
ماتمکده خاک سزاوار وطن نیست
چون سیل ازین دشت به شیون بگریزید
از ناوک دلدوز قضا امن مباشید
هرچندکه در دیده سوزن بگریزید
چون شبنم گل برسردستیدقضا را
چون آب اگر در دل آهن بگریزید
چون صائب اگر زخم نهانی است شما را
زنهار که از دیده سوزن بگریزید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.