کی دل سالک سرگشته بجا می باشد؟
حرکت لازمه قبله نما می باشد
دیده عالمی از خواب، دم صبح گشود
نفس صافدلان عقده گشا می باشد
هر غمی هست به انجام رسد در دو سه روز
غم روزی است که سی روز به جا می باشد
پرده فقر دریدن گل بیحوصلگی است
خرقه ما چو زره زیر قبا می باشد
عاشقان را نبود در جگر سوخته آه
دانه سوخته بی نشو و نما می باشد
هرکه خود را به تمامی شکند شهره شود
مه چو باریک شد انگشت نما می باشد
پیروان را نگرانی نبود از دنبال
دیده راهنمایان به قفا می باشد
از خودی در ته سنگ است ترا پا، ورنه
هرکه از خویش برآمد همه جا می باشد
خون کند در جگر تیغ حوادث صائب
عاجزی را که سپر دست دعا می باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه آن سرو روان در همه جا می باشد
نیست ممکن که توان یافت کجا می باشد
خلق را داروی بیهوشی حیرت برده است
ورنه او با همه کس در همه جا می باشد
نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.