چه خوش باشد خط از رخسار جانان سر برون آرد
از این آتش به جای دود ریحان سر برون آرد
ندارد حاصلی سوز محبت را نهان کردن
که عود زیر دامن از گریبان سر برون آرد
مشو زان لعل سیراب از جواب خشک رو گردان
که این موج سراب از آب حیوان سر برون آرد
به پای هر که از کوتاه بینی بشکنم خاری
زپیش دیده من همچو مژگان سر برون آرد
به خواریهای دوران صبر کن گر از عزیزانی
که از زندان به خوابی ماه کنعان سر برون آرد
ندارد گفتگوی مردم دیوانه توجیهی
چسان تعبیر از این خواب پریشان سر برون آرد؟
زجمعیت نباشد بهره ای کوتاه دستان را
که از دریای گوهر خشک مرجان سر برون آرد
بود چون صبح هر کس در طریق عاشقی صادق
زچاک سینه اش خورشید تابان سر برون آرد
در آن محفل که باشد در کمین صد آستین افشان
چگونه شمع ما از زیر دامان سر برون آرد؟
همان از شرم باشد حلقه بیرون در صائب
به قمر سرو اگر از یک گریبان سر برون آرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.