با زمین گیری کمان آسمان نتوان کشید
تا نگردی راست چون تیر، این کمان نتوان کشید
تا نسازی نفس سرکش را چو عیسی زیر دست
توسن افلاک را در زیر ران نتوان کشید
خودنمایی راست صد زخم نمایان در کمین
در هوای تیر، گردن چون نشان نتوان کشید
از ملامت روی نتوان تافتن در راه عشق
پا به فریاد جرس از کاروان نتوان کشید
زندگی با هوشیاری زیر گردون مشکل است
تا نگردی مست این بار گران نتوان کشید
می زنم بر کوچه دیوانگی در این بهار
بیش ازین خجلت ز روی کودکان نتوان کشید
پنجه در سر پنجه شاهین اگر باید فکند
دست خود چون بهله زان موی میان نتوان کشید
با تهیدستی توان مغلوب کردن نفس را
اسب سرکش را به دست پر، عنان نتوان کشید
ناله ام در دل گره شد، رفت تا بلبل زباغ
بی هم آوازی نفس در گلستان نتوان کشید
برنیارد زهد خشک از تن به گردون رو(ح را)
بر فلک خود را به پای نردبان نتوان کشید
بر امید گنج نتوان دید روی ما را
تلخرویی بهر گل از باغبان نتوان کشید
چند خواهی کرد صائب عشقبازی در لباس؟
پرده بر رخساره ماه از کتان نتوان کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سختیهای زندگی و چالشهای عشق اشاره میکند. او میگوید که برای به دست آوردن آرزوها و کنترل نفس، باید تلاش و زحمت زیادی کشید. انسان باید به شدت تلاش کند تا بر مشکلات غلبه کند و اشکال مختلف زندگی را بپذیرد. همچنین، شاعر به ناتوانی در فرار از ملامتها و ناامیدیها در مسیر عشق و زندگی اشاره میکند و در نهایت به لزوم رهایی از زهد و خشکی اشاره میکند. به طور کلی، این شعر بیانگر پیچیدگیهای زندگی و عشق و تلاش برای مواجهه با آنهاست.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی به اهداف بلند پروازانه دست یابی، باید راست قامت باشی و به درستی برای رسیدن به آن تلاش کنی. در غیر این صورت، هرچه هم بخواهی نمیتوانی به آنچه در نظر داری دست پیدا کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نتوانی نفس سرکش خود را کنترل کنی، نمیتوانی به راحتی دنیا و مشکلاتش را تحت کنترل بگیری.
هوش مصنوعی: در فضایی پر از خطر و التهاب، انسان نمیتواند به راحتی خود را به نمایش بگذارد، حتی اگر جراحتهای زیادی بر تن داشته باشد. در چنین شرایطی، هر گونه خودنمایی ممکن است موجب دردسر و آسیب بیشتر شود.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، نمیتوان از انتقادها و سرزنشها فرار کرد و نمیتوان به راحتی از کاروانی که در حال حرکت است جدا شد.
هوش مصنوعی: زندگی با آگاهی و هوشیاری در زیر آسمان و دنیا دشوار است و تا زمانی که نشوی غرق در لذت و شادی، نمیتوانی این بار سنگین را تحمل کنی.
هوش مصنوعی: در این بهار، حس دیوانگی مرا به خیابانها میکشاند و نمیتوانم بیشتر از این شرم را از چهره کودکان تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به شاهین حمله کنی، باید با پنجهات او را بگیری؛ اما همچنان که نمیتوانی موهای میانهی یک ببر را بکشی، کار آسانی نیست.
هوش مصنوعی: با فقر و تنگدستی، نمیتوان بر خواستههای نفسانی غلبه کرد؛ مانند این است که نمیتوان سکان یک اسب سرکش را در دست گرفت.
هوش مصنوعی: نالهام در درونم پیچیده شده است و به همین خاطر، بلبل در باغ به تنهایی نمیتواند آوازی در گلستان به گوش برساند.
هوش مصنوعی: زهد خشک و بیروح نمیتواند انسان را به درجات بلند برساند. برای رسیدن به آسمانها و اوجهای روحانی، انسان باید خود را با تلاش و خوشرفتاری ارتقا دهد و صرفاً به ظواهر تکیه نکند.
هوش مصنوعی: با امید داشتن به ثروت، نمیتوان به چهرههای ما نگاه کرد. تلخیهای زندگی اجازه نمیدهد که از باغبان برای گلها بهرهای به دست آوریم.
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی در عشقورزی خود را پنهان کنی؟ نمیتوان پردهای که ماه را میپوشاند، از پارچهای نرم کنار زد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.