کی دل غمگین به زور آه و افغان وا شود؟
از گشاد تیر هیهات است پیکان وا شود
ریزش پوشیده می خواهد گدای بی سؤال
عاشقان را دل ز شکرخند پنهان وا شود
از هلال عید دارد دل عبث چشم گشاد
کی گره با ناخن شیر از نیستان وا شود؟
تیره روزانند باغ دلگشای یکدگر
دل چو پیوندد به آن زلف پریشان وا شود
چرخ از بیم فضولی روترش دارد مدام
میزبان سفله کی بر روی مهمان وا شود؟
مانده ای ز آلوده دامانی تو در زندان جسم
ور نه از دیوار در بر ماه کنعان وا شود
کارهای بسته را درمان به جز تسلیم نیست
دیده پوشیده چون گردید حیران وا شود
در دل سنگین، علایق می دواند ریشه سخت
از سلیمانی کجا زنار آسان وا شود؟
بیغمان را نیست ره در خلوت ارباب حال
غنچه خسبان را کجا دل از گلستان وا شود؟
گرچه نگشاید گره از رشته های پر گره
دایم از باران گره از کار مستان وا شود
بحر گوهردار را صائب بود تلخی بجا
چین مناسب نیست از ابروی دربان وا شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق انسانی و چالشهای مرتبط با عشق و زندگی اشاره دارد. شاعر به بیان غم و اندوهی میپردازد که در دل عاشقان و انسانها وجود دارد و نکاتی را در مورد تلاش برای گشودن دلها و رفع مشکلات مطرح میکند. او به عدم توانایی برای تغییر وضعیت و شرایط اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که برای حل مسائل، تسلیم شدن میتواند راهی مؤثر باشد. در نهایت، شاعر به کنایات و تمایزات زیباییشناسانه اشاره کرده و به ناامیدی و ناکامی در روابط انسانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: کی دل غمگین با ناله و زاری به آرامش میرسد؟ به سختی میتوان امید داشت که زخمهای عمیق و دردناک به راحتی ترمیم شوند.
هوش مصنوعی: گداهای عاشق که کمی از سختیهای زندگی را تحمل کردهاند، به آرامی و به دور از نمایش، به دنبال دریافت محبت و عشق هستند. دل آنها به واسطه لبخندهای شیرین و پنهانی که دریافت میکنند، کمکم نرم و مهربان میشود.
هوش مصنوعی: دل بیهدف و بیخود، به خوشیهای عید خوشبین است، اما با این حال، انتظار میکشد که آیا میتواند مشکلاتش را با توانایی و تلاش خودش حل کند یا نه.
هوش مصنوعی: افراد بدشانس، زمانی که دلهای خسته و غمگین با یکدیگر پیوند میخورند، میتوانند به شادی و سرزندگی دست یابند.
هوش مصنوعی: چرخ به خاطر نگرانی از ناپاکی و فضولی، همیشه با احتیاط میچرخد. آیا ممکن است که میزبان بیارزش گاهی به مهمان گرانقدر اجازهی ورود دهد؟
هوش مصنوعی: تو در دامان آلودهای گیر کردهای که باعث مانع شدن تو در زندان جسم شده است، وگرنه اگر آزاد شوی، میتوانی به آسانی از دیوارها عبور کرده و به ماه کنعان برسید.
هوش مصنوعی: برای حل مشکلاتی که در راه هستند، چارهای جز تسلیم وجود ندارد. وقتی که آدمی از دیدن واقعیتها ناتوان میشود و به حالت گیجی و حیرت درمیآید، از این حالت رها میشود.
هوش مصنوعی: در دل و جان انسان، احساسات و علایق عمیق و قوی وجود دارد که ریشهدار و محکم هستند. اما آیا میتوان از سختیها و مشکلاتی که با آنها روبرو هستیم به سادگی عبور کرد و از بند آنها رها شد؟
هوش مصنوعی: بیخبران از دنیای معنوی و حالتهای روحی، در این خلوت جایتان ندارند. حالا غنچهای که در خواب است، چگونه میتواند دلش از گلستان باز شود و به واقعیت بیدار شود؟
هوش مصنوعی: هرچند که در دنیای پر از پیچیدگیها و مشکلات، ممکن است نتوانیم به آسانی مسائل را حل کنیم، اما با آمدن باران و تغییرات طبیعی، از سختیها و گرهها کاسته میشود و راه برای انسانهای سرخوش و عاشق هموارتر میشود.
هوش مصنوعی: دریاهای پر از گوهر، برای صائب بودن، تلخی و بدی را نمیپذیرند. همچنین، از ابروی نگهبان، نوار یا نشانهای نمیتواند جدایی را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.