گنجور

 
صائب تبریزی

ناامیدی بردهد اشکی که می باریم ما

رزق قانون می شود تخمی که می کاریم ما

هر که پا کج می گذارد ما دل خود می خوریم

شیشه ناموس عالم در بغل داریم ما

در شکار شوخ چشمان دست و پا گم می کنیم

ورنه آهو را به دام خویش می آریم ما

در کف عشقیم عاجز، ورنه در میدان رزم

شیر مردان را به مژگان جبهه می خاریم ما

نیست صائب قسمت کوتاه بینان هوس

آنچه از چشم سیاهش در نظر داریم ما

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۲۶۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
صائب تبریزی

با زمین گیری سپهر گرم رفتاریم ما

همچو مرکز پای بر جاییم و سیاریم ما

سنگ راه هیچ کس از خاکساری نیستیم

زیر پای رهنوردان راه همواریم ما

با هزاران چشم می جوییم عیب خویش را

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه