روی یوسف تا کبود از سیلی اخوان نشد
همچو روی نیل بر مصرش روان فرمان نشد
بر سریر کامرانی تکیه چون یوسف نزد
هر که چندی معتکف در گوشه زندان نشد
صدزبان از خوشه در شکر برومندی نگشت
دانه تا یک چند در زیرزمین پنهان نشد
در سخن کی می تواند شد سرآمد چون قلم؟
هر که در هر نقطه چون پرگار سرگردان نشد
گرچه شد بازیچه موج خطر هر پاره اش
کشتی طوفانی ما سیر از طوفان نشد
تا به بوی گل نشد قانع درین بستانسرا
با حقیری در نظر زنبور صاحب شان نشد
در مذاقش خاک صحرای قناعت تلخ بود
بر سر خوان سلیمان مور تا مهمان نشد
نیکوان را خیره چشمی پرده بیگانگی است
محرم خوبان نشد آیینه تا حیران نشد
کی ندانم نرم خواهد گشت آن ابروکمان
این کمان سخت در دوران خط آیان نشد
نیست در طالع گشایش عقده بخت مرا
ورنه کوتاهی زسعی ناخن و دندان نشد
برگرفت از لب مرا مهر خموشی آه گرم
ابر صائب مانع برق سبک جولان نشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ چالشها و سختیهای زندگی و تلاش برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی است. شاعر با اشاره به داستان یوسف، به بیعدالتی و دشواریهایی که در زندان بر او رفته، تأکید میکند که موفقیت همیشه دستیافتنی نیست و نیاز به صبر و تلاش دارد. او همچنین به ویژگیهای زندگی و تعاملات انسانی اشاره میکند، مانند قناعت و تلخی آن، و اینکه برخی از افراد هیچگاه نمیتوانند از نعمتهای بزرگ بهرهمند شوند. در نهایت، او به ناامیدی از وضعیت فعلی و تلاش برای بهبود آن اشاره میکند و میگوید که ممکن است شرایط به بهترین شکل تغییر کند، اما نیاز به زمان و تلاش دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که صورت یوسف از ضربه های برادران کبود نشد، مانند رنگ نیل که بر روی آب مصر جاری است، فرمانی صادر نشد.
هوش مصنوعی: به مانند یوسف که پس از سالها زندانی بودن بر throne (سریر) خوشبختی تکیه زده، انسانها نیز در زندگی ممکن است مدتی را در گوشهای از مشکلات و محدودیتها سپری کنند، اما نهایتاً به کامیابی و موفقیت دست مییابند.
هوش مصنوعی: هرچقدر که خوشمزه و شیرین باشد، دانهای که در دل خوشه قرار دارد، نمیتواند به ثمر برسد و به زبانها بیفتد، مگر اینکه مدتی در زیر زمین پنهان بماند.
هوش مصنوعی: هیچ کس از نظر بلاغت و قدرت بیان به پای قلم نمیرسد. هر کسی که نتوانسته در هر موقعیتی ثابت و متمرکز بماند، نمیتواند به این مرتبه دست یابد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه هر تکه از ما در دل طوفان خطر به مانند بازیچهای است، اما ما از این طوفان دچار مشکل نشدیم و همچنان در حرکتیم.
هوش مصنوعی: تا وقتی که به عطر گلها در این باغ راضی نشود، زنبور هرگز خود را همردهی کسانی که در نظرش بزرگ و با شکوهاند، نمیبیند.
هوش مصنوعی: در ذائقهاش، خاک بیابان قناعت طعم تلخی داشت، تا زمانی که مانند یک مهمان به سفره سلیمان نیامد.
هوش مصنوعی: خیرخواهانی که زیبایی را میبینند، به خاطر پردهای از بیگانگی نمیتوانند به درستی درک کنند. تنها زمانی که انسان خود را در آینهی حقیقت میبیند و حیران نمیشود، میتواند به جمع خوبان راه یابد.
هوش مصنوعی: نمیدانم آن ابرو مانند کمان چه زمانی نرم و انعطافپذیر خواهد شد، در حالی که این کمان سخت و مستحکم در دوران سختیها نمیشکند.
هوش مصنوعی: در سرنوشت من گشایشی برای مشکلات و سختیهایم وجود ندارد، و اگر نبود، ناکامی من به خاطر تلاش ناکافی از سوی خودم نیست.
هوش مصنوعی: حرفی که از لبان من برداشت، محبت و سکوت بود. همچنین، گرمایی که مانند ابر در حال بارش است، مانع از ظهور ناآرامی و هیجان نشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.