جمعیت خاطر ز پریشانی عقل است
معموری این ملک ز ویرانی عقل است
آسودگی ظاهر و جمعیت باطن
در زیر سر بی سر و سامانی عقل است
سرگشتگی دایم و گمراهی جاوید
در پیروی قامت چوگانی عقل است
بی دود بود آتش نیلوفری عشق
عالم سیه از مجمره گردانی عقل است
در کام نهنگ و دهن شیر توان بود
رحم است بر آن روح که زندانی عقل است
سرپنجه دریا نتوان تافت به خاشاک
با عشق زدن پنجه ز نادانی عقل است
عشقی که محابا کند از سنگ ملامت
در پله ارباب جنون، ثانی عقل است
در انجمن عشق که گفتار خموشی است
خاموش نشستن ز سخندانی عقل است
بحری است جهان، عشق در او کشتی نوح است
موج خطرش سلسله جنبانی عقل است
سالک چه خیال است که از خویش برآید
تا در ته دیوار گرانجانی عقل است
در زیر فلک دولت بیداری اگر هست
خوابی است که در پرده حیرانی عقل است
در پرده ناموس خزیدن ز ملامت
از سادگی هوش و ز عریانی عقل است
در انجمن عشق بود صورت دیوار
هر چند جهان محو زبان دانی عقل است
جان از نظر عشق بود زنده جاوید
تن بر سر پا گر ز نگهبانی عقل است
این آن غزل سید کاشی است که فرمود
بگذر ز جنونی که بیابانی عقل است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ناامیدی و سردرگمی انسان در دنیای معاصر میپردازد. شاعر بیان میکند که جمعیت و زندگی اجتماعی به ظاهر آرام، در واقع ریشه در پریشانی و نداشتن عقل دارد. او از عشق بهعنوان یک نیروی داخلی یاد میکند که میتواند انسانها را به سمت درک و آگاهی ببرد، ولی این عشق در هالهای از ندانستگی و سردرگمی محصور شده است. شاعر به تضاد بین عشق و عقل اشاره میکند و میگوید که بیعقلی باعث میشود انسانها نتوانند به حقیقت عشق دست یابند. در نهایت، او هشدار میدهد که غفلت از خود و تمکین در برابر ایرادات شخصی، به مانند جنونی و بیابانی است که عقل را خنثی میکند.
هوش مصنوعی: اجتماع و زندگی مردم به دلیل آشفتگی عقل و فکر آنها است و این سرزمین در واقع به خاطر نابودی و نقصان عقل دچار خرابی است.
هوش مصنوعی: ظاهر آرامش و ظاهری شلوغ، در دل خود بینظمی و آشفتگی عقل را پنهان کردهاند.
هوش مصنوعی: همیشه در سردرگمی و گمراهی قرار داشتن، ناشی از پیروی از عقل ناقص و محدود است.
هوش مصنوعی: آتش عشق نیلوفر آبی بیدود است و عقل، عالم تاریک را مانند مشعل روشن میکند.
هوش مصنوعی: در دل نهنگ و در دهان شیر، به دست آوردن چیزی ممکن است، اما بر آن روحی که گرفتار محدودیتهای عقل است، رحم و شفقت لازم است.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده که نمیتوان با عشق، بر روی چیزهای بیاهمیت (خاشاک) تأثیر گذاشت و این کار ناشی از ناآگاهی عقل است. مانند این است که بخواهیم قدرت دریا را با دستان خود به چالش بکشیم.
هوش مصنوعی: عشقی که از انتقادات و تندگوییها نترسد و در برابر جنون و دیوانگی فانی شود، در واقع نشانهای از عقل و درک بالاست.
هوش مصنوعی: در جمع عاشقان، صحبت از عشق تنها با سکوت انجام میشود و اگر کسی در اینجا خاموش بماند، نشانهی ناتوانی عقل اوست.
هوش مصنوعی: جهان مانند دریا است و عشق در آن، مانند کشتی نوح که در میان طوفانها و خطرات میگردد. امواج این دریا، نشاندهنده چالشها و خطرهایی هستند که عقل را به فعالیت وا میدارد.
هوش مصنوعی: مسافر روحانی چه تصوری دارد که بتواند از ذات خود جدا شود تا در عمق دیواری سرشار از دانش و عقل قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا وضعیت خوبی وجود دارد، در حقیقت نوعی خواب است که در پردهی گیجی و شگفتی عقل پنهان شده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که پنهان شدن از انتقاد و عیبجویی، ناشی از سادگی و نداشتن هوش و همچنین ناتوانی عقل در درک وضعیت است. به عبارت دیگر، وقتی فردی بهخاطر ترس از ملامت سعی میکند خود را در سایه پنهان کند، نشاندهنده ضعف تواناییهای عقلانی اوست.
هوش مصنوعی: در جمع عشق، تصویر دیوار وجود دارد، هرچند که در این دنیا، همه چیز تحت تأثیر کلام و زبان است و میداند که عقل چیست.
هوش مصنوعی: عشق باعث حیات جاودان روح میشود و اگر عقل مراقب باشد، تن نیز همچنان پابرجا میماند.
هوش مصنوعی: این غزل از سید کاشی به ما میگوید که از جنون و دیوانگی عبور کن، زیرا این وضعیت بیخود بودن، نوعی بیعقلی و ناپختگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.