تیغ ابروی ترا جوهر چین می بایست
رقم ناز بر آن لوح جبین می بایست
از گلستان تو هر خار چرا گل چیند؟
شعله خوی تو رعناتر ازین می بایست
چند گستاخ رکاب تو ببوسند اغیار؟
قفل و بندی به در خانه زین می بایست
تا هوس دست نیابد به شکر دزدیدن
گرد لعل تو حصاری چو نگین می بایست
در بغل جای دهد سرو صفت فاخته را
قد رعنای تو سرکش تر ازین می بایست
تا دم خط که دم بازپسین حسن است
غنچه باغ حیا، چین به جبین می بایست
چشم بر سرمه سیه کردی و رفت آب حیا
نرگس شوخ ترا داغ چنین می بایست
همه اسباب جمال تو به جای خویش است
بوسه در کنج لبت گوشه نشین می بایست
بوالهوس کرد وطن بر سر کویش آخر
صائب از بهر جلای تو همین می بایست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای محبوب خود میپردازد و از معشوقهاش میخواهد که ویژگیهایی همچون لطافت، وقار و طراوت را دارا باشد. او به جزئیات زیبایی صورت، ابروها و موهای او اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که همهی زیباییهای معشوق باید در جای خود قرار گیرد. شاعر همچنین به حسادت و آرزوهایی که در دل دارد، اشاره میکند و میگوید که در آرزوی نزدیک شدن به این زیباییها و لذت بردن از آن است. در نهایت، او به تعلق خاطر خود به کوی محبوب اشاره میکند و بیان میکند که این احساس و اشتیاق برای او اجتنابناپذیر است.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی اشاره دارد به ابروی معشوق که مانند تیغی تیز و جذاب است و اثر آن بر پیشانی او به قدری نازک و زیباست که شایسته است بر لوح پیشانیاش به یادگار نقش ببندد. این تصویر به خوبی تمام جذابیت و ظرافت معشوق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: چرا کسی از باغ تو گل بردارد وقتی که خود تو زیباتر از همه آنها هستی؟
هوش مصنوعی: چند نفر باید جرأت کنند و به تو حرف بیاحترامی بزنند؟ برای مقابله با این رفتار، باید در خانهات را قفل کنی و از خودتان محافظت کنی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی نتواند به آرزوهایش دست یابد، باید از زیبایی و ارزش تو به خوبی محافظت کرد، همچنان که نگین یک انگشتر در حفاظتی قرار دارد.
هوش مصنوعی: در آغوش خود میتواند فاختهای با صفات زیبا را جای دهد، اما قد و قامت تو باید بیشتر از اینها باشد و حتی سرکشتر از آن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خطی که نشاندهنده زیبایی ماست، به پایان نرسیده، باید همانند غنچهای در باغ حیا، چین و چروک روی پیشانیام را بپوشانم.
هوش مصنوعی: چشمانت را با سرمه سیاه آراسته کردی و رفتی، در حالی که آب بقا نرگس بازیگوش تو باید این گونه داغ میبود.
هوش مصنوعی: تمام زیباییهای تو به بهترین شکل خود نمایان است، اما بوسهای که بر لبههای لبهایت گذاشته میشود، باید در گوشهای آرام بماند و منتظر بماند.
هوش مصنوعی: عاشقپیشه و دلبسته به وطن شدهام، و در نهایت، برای دوری از تو، همین وضعیت لازم بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دردل ما بردی و رفتی نه چنین می بایست
نیک رفتی قدری بهتر ازین می بایست
بھر سوز دل اصحابه بجز داغ فراق
بود حاصل همه اسباب همین می بایست
پارسا زلف تو نگرفت که ترسید ز دین
[...]
سروکارم نه به کفر و نه به دین می بایست
رقمی خوشتر ازین نقش جبین می بایست
آنچه بایست در آیین وفا، من کردم
این قدر هست که بختم به ازین می بایست
دل ز سودای تو دیوانه شد و خشنودم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.