خط سنگین دل بهای لعل جانان را شکست
دیده از حق نمک بست و نمکدان را شکست
گرچه از خط معنبر در سیاهی غوطه زد
می توان زان لب خمار آب حیوان را شکست
چون سهیل از دیدن او بود روشن دیده ها
از چه رو خط رنگ آن سیب زنخدان را شکست؟
شد مسلسل حلقه زنجیر، مجنون مرا
هر قدر مشاطه آن زلف پریشان را شکست
شوخی چشم غزالان پای خواب آلود شد
چشم او تا بر میان دامان مژگان را شکست
سخت رویی جنگ دارد با محبت، ورنه من
می توانستم در این باغ و بستان را شکست
شد کتان را خار پیراهن فروغ ماهتاب
حسن او از بس که بر هم ماه تابان را شکست
جمع تا کردیم خود را نوبهاران رفته بود
در لباس غنچه می بایست دامان را شکست
از هجوم داغ صائب ماند آهم در جگر
جوش گل بال و پر مرغ گلستان را شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی معشوقه میپردازد و حالتی از احساسات عمیق و درد را در آن میتوان مشاهده کرد. شاعر از شکست خط و شکلهای مختلف به وسیله زیبایی معشوقه سخن میگوید و مینویسد که چگونه عشق و نگاه او باعث زخمهای عاطفی و دگرگونی در دل و جان شاعر میشود. او با استفاده از نمادها و تصاویر قوی، عشق را به جنگی سخت و پرچالش تشبیه میکند که گاهی به شکست میانجامد. در نهایت، شاعر بیان میکند که زیبایی معشوقهاش به حدی است که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد و حتی طبیعت و گلها را نیز میشکند.
هوش مصنوعی: دل سنگین و بیروح خود را برای عشق زشت میداند و به خاطر چشمپوشی از حق، به نعمتهای عشق آسیب میزند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در تاریکی غوطهور است و از خط معنبر دور شده، اما میتوان از آن لب خمار، آب حیوان را به دست آورد.
هوش مصنوعی: زمانی که ستاره سهیل به خاطر دیدن او درخشان میشود، پس چرا رنگ خط روی آن سیب زنخدان شکسته است؟
هوش مصنوعی: مجنون من، در حالی که زنجیر حلقهای شده، هرچقدر که آرایشگر زلفهای پریشانش را صاف میکند، نمیتواند از یاد او بیرون برود.
هوش مصنوعی: چشم غزالان به خواب رفته بود و شوخی کرد، در حالی که چشم او به دامان مژگانش افتاد و آن را شکست.
هوش مصنوعی: اگر عشق و محبت را در نظر نگیریم، میتوانستم به راحتی بر این باغ و زیباییها چیره شوم.
هوش مصنوعی: سایههای ماهتابی که به خاطر زیبایی او پراکنده شده، چنان دلرباست که حتی کتان پیراهن را هم به خار تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که خود را جمع و جور کردیم و آماده شدیم، بهار گذشته بود و در حالت غنچه قرار داشتیم، باید لباسی را که پوشیده بودیم، از هم میگسستیم.
هوش مصنوعی: از شدت غم و ناراحتی که به من وارد شده، آهی در دلم حبس شده است و به خاطر این درد، زیبایی و شادی زندگی مانند پرندهای در باغ پر شکسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.