روی کار دیگران و پشت کار من یکی است
روز و شب در دیده شب زنده دار من یکی است
سنگ راه من نگردد سختی راه طلب
کوه و صحرا پیش سیل بی قرار من یکی است
خنده کبک و صدای تیشه های دلخراش
در دل آسوده کوه وقار من یکی است
نیست چون گل جوش من موقوف جوش نوبهار
خون منصورم،خزان و نوبهار من یکی است
قلب من گردیده از اکسیر خرسندی طلا
چهره زرین و قصر زرنگار من یکی است
بی تأمل بر نمی دارم قدم از جای خویش
خار و گل ز آهستگی در رهگذار من یکی است
گرچه در ظاهر عنان اختیارم داده اند
حیرتی دارم که جبر و اختیار من یکی است
ساده لوحی فارغ از رد و قبولم کرده است
زشت و زیبا در دل آیینه وار من یکی است
جوش گل غافل نمی سازد مرا زان گلعذار
گر شود عالم نگارستان، نگار من یکی است
نیست هر لخت از دل صد پاره ام جایی گرو
سکه سیم و زر کامل عیار من یکی است
می برم چون چشم خوبان دل به هر حالت که هست
خواب و بیداری و مستی و خمار من یکی است
من که چون گوهر ز آب خویش دریایی شدم
ساحل خشک و محیط بی کنار من یکی است
می رباید کوه را چون کاه صائب سیل عشق
ورنه کوه قاف و صبر پایدار من یکی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیده شاعر نسبت به خود و جهان پیرامونش میپردازد. شاعر در تضادهای مختلف زندگی، از جمله جبر و اختیار، زیبایی و زشتی، و خواب و بیداری توصیف میشود. او به اتحاد درونی خود و اینکه همه این جنبهها بخشی از وجودش هستند اشاره میکند. همچنین، او به قدرت عشق و احساسات اشاره کرده و آن را توانمند و فراتر از سختیها میداند. در مجموع، شعر از خودآگاهی و تسلیم شاعر در برابر احساسات عمیق زندگی حکایت دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که من و دیگران در تلاش و فعالیتهای خود مشابه هستیم؛ در واقع، کار من و کار دیگران در نهایت شباهت دارد. اگرچه من در شب زندهدار و دقت بیشتری دارم، اما در واقع، نتیجه کار همه ما یکی است.
هوش مصنوعی: سنگی که در مسیر من قرار دارد، نباید مانع از حرکت من شود. سختیهایی که در جستجوی هدفم با آنها روبرو میشوم، برایم تفاوتی ندارد، چون در برابر جریان پرقدرت و بیقراری من، مانند کوه و دشت هستند.
هوش مصنوعی: صدای خوش کبک و صدای تیشههایی که به سختی در کوه فرود میآید، هر دو در دل آرام من یکی است.
هوش مصنوعی: جوشش و سرزندگی من به مانند گل است و وابسته به آمدن بهار نیست. من همیشه در حال شکوفایی هستم و تفاوتی میان بهار و پاییز برای من وجود ندارد؛ خون من از وجود منصور سرچشمه میگیرد و این خون باعث ادامه حیات و جوششی بیوقفه در من میشود.
هوش مصنوعی: قلب من پر از شادی و خوشحالی شده و این باعث شده که مانند طلا درخشان شود. همچنین، زیبایی قصر من هم به همان اندازه درخشان و دلرباست.
هوش مصنوعی: بدون فکر کردن قدم از جایی که هستم برنمی دارم، چرا که در مسیر من خار و گل هر دو به آرامی وجود دارند.
هوش مصنوعی: اگرچه به نظر میرسد که اختیار و کنترل زندگیام را به من دادهاند، اما در درونم دچار شگفتی هستم که سرنوشت و انتخابهایم چقدر به هم نزدیکاند و انگار هیچ تفاوتی ندارند.
هوش مصنوعی: سادهلوحی باعث شده که از نظر من زیبایی و زشتی هیچ تفاوتی ندارند و در درون من همه چیز یکسان است.
هوش مصنوعی: اگرچه گلهای زیبا و خوشبو مرا به خود جلب میکنند و از دنیای واقعی دور میکنند، اما هنوز هم در دلم تنها یک معشوق دارم که برایم از همه آنها مهمتر است. حتی اگر کل جهان پر از زیباییها باشد، عشق من همیشه در اولویت خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر بخش از دل من، تکهای از درد و غم است، اما تمامی این احساسات و تجربیات به یک ارزش واقعی تبدیل میشوند که همان انسانیت و شخصیت من است.
هوش مصنوعی: من مانند چشمان زیبای محبوبان، در هر حالتی که هستم، چه در خواب باشم و چه بیدار، چه مست و چه در حال خماری، دل و احساساتم یکی است.
هوش مصنوعی: من همچون گوهری هستم که از آب خود به دریا تبدیل شدهام؛ در حالی که ساحل خشک و محیط بینهایت، برای من یکی و همانند است.
هوش مصنوعی: سیل عشق همانطور که میتواند کوه را همچون کاهی از جای خود بکند، قدرتی دارد که میتواند هر چیزی را جابهجا کند؛ اما من در برابر این سیل، همانند کوهی قاف و صبری پایدار هستم که نمیلرزد و همچنان استوار میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.