یار راه شکوه ام از چین ابرو بسته است
پیش این سیلاب آتش را به یک مو بسته است
می زند بسیار راه دین و دل چون رهزنان
پرده ای کز شرم آن عیار بر رو بسته است
نیست لیلی غافل از احوال دورافتادگان
گرد مجنون حلقه ها از چشم آهو بسته است
وقت تصویر دهان یار، نقاش ازل
از میان نازک او خامه مو بسته است
بوسه ها بر دست خود داده است معمار ازل
تا به اقبال بلند آن طاق ابرو بسته است
می زند طول امل از سادگی نقشی بر آب
ورنه آب زندگانی را که در جو بسته است؟
پله تن نیست جای لنگر جان عزیز
دل عبث بر صحبت یوسف ترازو بسته است
صائب از اندیشه ملک سلیمان فارغ است
هر که دل در چین زلف آن پریرو بسته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیباییهای یار و تأثیر آن بر دل و دین سخن میگوید. او به ویژگیهای خاص یار اشاره میکند، از جمله ابروهای چیندار و خمیده، که به نوعی باعث آرامش و زیبایی میشود. همچنین، شاعر تاکید دارد که عشق و دلباختگی، انسان را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و در او ایجاد شعف میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که هر کس قلبش در زلف آن یار گرفتار شده باشد، از افکار دنیوی و زمینی فارغ است و در دنیای عشق غرق است.
هوش مصنوعی: دوستم به خاطر ابروان کمانی و زیبایش، در برابر مشکلهای بزرگ و موانع، استوار و مقاوم ایستاده است. او مثل یک سیلاب آتشین، به خاطر علاقهاش، همه چیز را تحت کنترل دارد و هیچ چیزی نمیتواند او را متزلزل کند.
هوش مصنوعی: بسیاری در راه دین و عشق تلاش میکنند، اما مانند دزدان، در زیر پوششی از شرم، به دلایل خاصی از مسیر واقعی خود دور میشوند.
هوش مصنوعی: لیلی از حال و احوال کسانی که در دوری هستند غافل نیست و مجنون به خاطر عشقش، حلقههایی به دور چشمش بسته است.
هوش مصنوعی: زمانی که یار لبخند میزند، نقاشی که از ابتدا وجود داشته، از نازکی چهره او، قلمش را آماده کرده است.
هوش مصنوعی: معمار هستی با بوسه هایش بر دستان خود، نشان از خلاقیت و هنر بالای خود دارد و این نشان می دهد که به خاطر زیبایی و محبوبیت آن ویژگی های خاص، به نوعی به افتخار و سربلندی آن طاق ابرو دست یافته است.
هوش مصنوعی: طولانی شدن آرزوها از سادگی و بیپناهی انسان است. اگر نه، زندگی همچون آب زندهای است که در جوی جاری است و هیچکس نمیتواند آن را در درون خود حبس کند.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان این موضوع میپردازد که جایگاهی که انسان در آن قرار دارد، نمیتواند انسانیت و ارزشهای واقعی او را تعیین کند. مثلاً در اینجا به یوسف اشاره میشود که به عنوان نمادی از زیبایی و کمال، به گونهای مطرح شده است که در مقایسه با موقعیتهای زودگذر و سطحی بیاهمیت به نظر میرسد. به نوعی، شاعر میخواهد بگوید که نباید به ظواهر و موقعیتهای اجتماعی توجه کرد، چرا که عشق و جان انسان در جایگاههای عمیقتری پیدا میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی و جذابیت فردی دل بسته باشد، دیگر نمیتواند به قدرتمندی و حکمت ملک سلیمان فکر کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.