گنجور

 
صائب تبریزی

خط به گرد عارض دلدار دیدن مشکل است

دامن گل را به دست خار دیدن مشکل است

گرچه چون دامان یوسف دامن گلهاست پاک

چاک در پیراهن گلزار دیدن مشکل است

نیست از مستی، زنم گر شیشه خالی به سنگ

جلوه گاه یار را بی یار دیدن مشکل است

از هجوم قمریان بر سرو می سوزد دلم

دوش آزادان به زیر بار دیدن مشکل است

دیدن زنگار بر آیینه چندان بار نیست

طوطیان را خامش از گفتار دیدن مشکل است

گرچه مستغنی است از آرایش آن حسن تمام

جای گل خالی بر آن دستار دیدن مشکل است

زاهدان تکلیف می را گرچه قابل نیستند

دشمنان خویش را هشیار دیدن مشکل است

می توان با پای خواب آلود منزلها برید

پیش پا با دولت بیدار دیدن مشکل است

جنت از سرچشمه کوثر بود با آب و تاب

بزم می بر ساغر سرشار دیدن مشکل است

گرچه صائب پاکدامانی نگهبان گل است

عندلیب مست در گلزار دیدن مشکل است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode