گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
عنصری

ای رخ نه رخی ، که لالۀ سیرابی

ای لب نه لبی ، بنوش در عنابی

ای غمزه به جادویی مگر قصابی

تو غمزه نه ای که نرگس پر خوابی

سنایی

در پیش خودم همی کنی آنجابی

پس در عقبم همی زنی پرتابی

جاوید شبی بیاید و مهتابی

تا با تو غم تو گویم از هر بابی

عین‌القضات همدانی

پیری دیدم ز عشق در غرقابی

وز گریه‌ی خود بکرد او گردابی

گفتم که ز بهر کیست این گریه‌ی تو

گفتا که ز بهر دلبر نایابی

جمال‌الدین عبدالرزاق

تا چند دل آزاری و رخ برتابی

تا چند جفا نمودن و بیتابی

می گویمت این چنین مبارک نبود

وان روز مباد کاین سخن دریابی

خاقانی

از گردون بر نتابم این بی‌آبی

خون شد دل و اشک آتشی سیمابی

روزی به سرشک و نالهٔ چون دولاب

آتش فکنم در فلک دولابی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه