رخ تو ارغوان باغ جان است
غم تو حلقه گوش جهان است
کلاه عشق تو بر فرق عقل است
شراب مهر تو در جام جان است
خیال بی غمی از چشم عالم
ز حسن آشکار تو نهان است
دل بیمار ما را از لب تو
هوای انگبین و ناردان است
ز بار عشق تو گیتی بنالد
که بار عشق تو بار گران است
گرانجانی به ما با آنکه دانی
که ما را با تو جان اندر میان است
ندانم تا وصال تو چه مرغی است
که بیرون از جهانش آشیان است
حدیث حسن تو در هر زبانی
چو مدح پادشاه خاندان است
علاءالدین سر آل محمد
که چون اجداد خود صاحبقران است
خداوند خداوندان که قدرش
طراز آستین آسمان است
به ذکرش برفراز منبر عقل
خطیب محمدت عالی بیان است
ز عکس تیغ افرویدون بذلش
تن ضحاک حاجت بی روان است
سرای سینه اعدای او را
ضیا از جستن برق سنان است
زهی جمشید ملک دین و دولت
که فرمان تو بر عالم روان است
سرشک خامه نقاش برت
صورپرداز رزق انس و جان است
خط طغراکش منشور جودت
بقا فرسای مال بحر و کان است
جهان را شعله خشمت بسوزد
که خشمت را جهنم در دهان است
سر زلف هوای خدمت تو
کمند گردن شاه جهان است
ستایش زینت از رسم تو گیرد
که رسمت زینت کون و مکان است
در اقلیم تو از طبع تو دایم
مکارم کاروان در کاروان است
ز بهر امن عالم داد و دین را
حسام تو به بهروزی ضمان است
جهان از حزم تو بفزود آرام
که حزم تو جهان را پاسبان است
خداوندا در این ابیات بنگر
که هر لفظیش گنج شایگان است
بدین خدمت مرا از عالم پیر
امید دولت از بخت جوان است
جز از من ناید این خدمت به واجب
که این خدمت نه کار این و آن است
نجویم من فراق آستانت
که خذلان فرقت این آستان است
همیشه تا زباد مهرگانی
نصیب باغ و بستان زعفران است
به پیروزی بزی چون در زمانه
بهار بخت تو بی مهرگان است
رخ ناصح چو شاخ اندر بهاران
رخ حاسد چو برگ اندر خزان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف زیبایی و مقام والای عشق و محبت پرداخته است. شاعر از زیبایی معشوق به عنوان جان باغ و غایت غم و شادی جهان یاد میکند. عشق معشوق را برتر از عقل میداند و شراب محبت او را در جان بینظیر میبیند. همچنین، دل بیمار عاشق به لطف لبهای معشوق شفا مییابد و بار سنگین عشق او بر گرده عالم سنگینی میکند.
شاعر از مقام والای خاندان پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) سخن میگوید، و به جلال و عظمت آنها در عالم اشاره میکند. همچنین، صفات نیکو و خصلتهای ارزنده معشوق را ستایش میکند و در نهایت، عشق و فراق آستان معشوق را سرنوشت خود میداند و امیدوار به روزی است که بازگردد. این شعر در کل احساسی عمیق و عاشقانه دارد و بر غنای عاطفی و روحانی عشق تأکید میکند.
هوش مصنوعی: چهره تو مانند گل ارغوانی، سرزنده و زیباست که زندگی را زنده میکند، اما غم تو هم به اندازهای عمیق و گسترده است که تمام دنیا را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: عشق تو بر سر عقل قرار دارد و محبت تو مانند نوشیدنیای است که جان را سیراب میکند.
هوش مصنوعی: تصور آسودگی خاطر از نگاه مردم به خاطر زیبایی نهفتهی تو پنهان است.
هوش مصنوعی: دل بیمار ما از لب تو آرزوی شهد شیرین و میوههای خوشبو دارد.
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری سنگین و دشوار است که کل دنیا از آن شکایت میکند.
هوش مصنوعی: تو به ما بی مهر میکنی، در حالی که میدانی ما نسبت به تو احساس عمیق و وابستگی داریم.
هوش مصنوعی: نمیدانم در پیوستگی با تو چه موجودی است که آشیانهاش در جهان دیگری قرار دارد.
هوش مصنوعی: حکت و زیبایی تو در هر زبانی مانند ستایش از یک پادشاه بزرگ و با عظمت است.
هوش مصنوعی: علاءالدین از خانوادهای با مقام و شرافت است که مانند اجدادش دارای ویژگیهای برجسته و قابل احترام است.
هوش مصنوعی: خداوند، خالق و سرمنشأ همه چیز، مقام و ارزشش به اندازهای بزرگ است که اندازهاش به آستین آسمان میرسد.
هوش مصنوعی: ذکر و نام او چون بر فراز منبر عقل قرار میگیرد، بیانی عالی و زیبا دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر ظاهر شمشیر افرویدون، بخشش تن ضحاک بدون روح و جان است.
هوش مصنوعی: محل دل برای دشمنان او مکان روشنی است که از درخشش شمشیرهایشان به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: بیشک، جمشید پادشاه دین و حکومت است که حکمش در سراسر جهان جاری و ساری است.
هوش مصنوعی: اشک قلم هنرمند بر چهره زیبای معشوق، عذابی برای روح و جان است.
هوش مصنوعی: خط طغرا به عنوان نماد بزرگی و زیبایی، نشاندهنده ثروت و بقا است. همچنین، اشاره به این دارد که ثروت و سرمایه آنچنان بزرگ است که مانند دریا عمیق و وسیع به نظر میرسد و با مرور زمان نمیپوسد و نابود نمیشود.
هوش مصنوعی: کینه و خشم تو میتواند دنیا را ویران کند، اما خود این خشم تو را بخشی از عذاب و دردسر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: موهای تو مانند کمندی است که شاه جهان را اسیر خود کرده است و هرگاه در خدمتت باشم، این احساس را دارم که تحت تأثیر زیبایی و جذبهات قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: زیبایی و زینت از اصول و قوانین تو ناشی میشود، زیرا اصول تو خود زینت جهان و هستی هستند.
هوش مصنوعی: در سرزمین تو، فضایل و ویژگیهای نیکوی تو همیشه موجب برکت و خوشبختی کاروانها و مسافرین است.
هوش مصنوعی: به خاطر امنیت دین و جهان، شمشیر تو ضمانتکننده رفاه و خوشبختی است.
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر عقل و احتیاط تو آرامش بیشتری یافته است، زیرا این احتیاط تو از جهان محافظت میکند.
هوش مصنوعی: ای خدا، به این اشعار توجه کن که هر کلمهاش دارای ارزش و معنی بزرگی است.
هوش مصنوعی: من از پیر جهان انتظار دارم که در این خدمت به من کمک کند، زیرا امید من به خوشبختی و موفقیت جوانان است.
هوش مصنوعی: هیچ کس جز من نمیتواند این خدمت را انجام دهد، زیرا این کار مربوط به کسی دیگر نیست و تنها بر عهده من است.
هوش مصنوعی: من در طلب جدایی از درگاه تو نیستم، زیرا که رنج و آسیب ناشی از جدایی از این درگاه، خود حاکی از بیمهری است.
هوش مصنوعی: همواره در فصل مهر، باغها و بستانها از نعمت زعفران بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: زمانی که بخت و شانس تو در اوج خود است، به مانند یک بز پیروز و شاداب باش.
هوش مصنوعی: چهرهی ناصح مانند شاخهی درخت در بهار است که سرسبز و زیباست، در حالی که چهرهی حاسد مانند برگهایی است که در پاییز ریخته و پژمرده شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از وصل صدف گهر گریزان است
بر حسن غریب، خانه زندان است
خلوت طلب است حسن سنگین دل
از شش جهت حرم بیابان است
زآنهاکه گذشت بر سر مجنون
[...]
آلودهٔ منت کسان کم شو
تا یک شبه در وثاق تو نان است
راضی نشود به هیچ بی نفسی
هر نفس که از نفوس انسان است
ای نَفسْبه رستهٔ قناعت شو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.