إنْ لَم أمُتْ یَوم الوداعِ تأسفا
لا تَحسَبونِي فِي المَوَدَّةِ مُنصِفاً
مَن ماتَ لا تَبکُوا عَلَيهِ تَرَحُّماً
وَابکُوا لِحَيٍّ فارَقَ المُتَألِّفَا
يا طَيفُ إِنْ غَدَرَ الحَبِيبُ تَجانَبَا
بَينِي وَبَينَکَ مَوعِدٌ لَن يُخلَفَا
لَمّا حَدا الحادِي وَجَدَ رَحِيلَهُمُ
ظَفِرَ العَدُوُّ بِما يُؤَمِّلُ واشتَفَى
سارُوا بِأَقسَى مِن جِبالِ تِهامَةٍ
قَلباً فَلا تَذَرِ الدُموعَ فَتَتلَفَا
يا سائِلي عَمَّن بُلِيتُ بِحُبِّهِ
أَبَتِ المَحاسِنُ أَن تُعَدَّ وَتُوصَفَا
ماذا يُقالُ وَلا شَبِيهَ لِحُسنِهِ
لَو کانَ ذا مِثلٍ إِذاً لَتَألَّفَا
فَکَشَفنَ عَمّا في البَراقِعِ مُختَفٍ
وَتَرَکنَ ما تُخفي الصُّدورُ مُکَشَّفَا
هَل يَقتَنِعَنَّ مِنَ الحَبِيبِ بِنَظرةٍ
ظَمآنُ لَو شَرِبَ البُحَيرةَ ما اکتَفَى
أَوقَفتُ راحِلَتي بِأَرضِ مُوَدِّعٍ
وَبَکيتُ حَتّى أَن بَلَلتُ المَوقِفَا
مِنهُم إِلَيهِم شَکوتِي وَتَوَجُّعِي
ما أَنصَفُونِي وَلَم أَجِد مُستَنصِفَا
سَعدِي صَبرا فَالتَّصَبُّرُ لَم يَکُنْ
في العِشقِ إِلّا أَن يَکُونَ تَکَلُّفَا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس عمیق جدایی و درد ناشی از فقدان معشوق میپردازد. شاعر ابراز میکند که اگر نتواند روز وداع به خاطر این جدایی بگریزد، نباید او را در عشق نسبت به معشوق نادیده گرفت. او اشاره میکند که بر مرگ کسی نباید گریه کرد، بلکه باید برای کسانی که همچنان زندهاند و از هم فاصله گرفتهاند، اندوهگین بود. شاعر در توصیف معشوق میگوید که هیچ زیبایی قابل مقایسه با او نیست و تلاش میکند احساسات خود را به تصویر بکشد. او همچنین به سختی و تلخی جدایی اشاره کرده و میگوید که این عشق به صبر نیاز دارد، اما در واقع صبر در عشق به سختی قابل تحمل است و به نوعی نمیتوان به آن رسید. این شعر نمودار عواطف عمیق و دشواریهای عشق و جدایی است.
هوش مصنوعی: اگر در روز وداع نتوانم حسرت بخورم، فکر نکنید که در دوستی با شما انصاف داشتهام.
هوش مصنوعی: اگر کسی بمیرد، برای او گریه نکنید و به خاطر او غمگین نشوید، بلکه برای کسی که زنده است و از جمع ما جدا شده است، گریه کنید.
هوش مصنوعی: ای سایه، اگر محبوب به من خیانت کند، بین من و تو وعدهای است که هرگز نقض نخواهد شد.
هوش مصنوعی: زمانی که راهنما به راه افتاد و کاروان آنها را پیدا کرد، دشمن به آنچه آرزو داشت رسید و دلش شاد شد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به سختی و سنگینی دل مردمان اشاره میکند و میگوید که آنها تحت فشار و سختیهای بسیار سنگینی قرار دارند، بهطوریکه حتی نمیتوانند اشکهایشان را نیز رها کنند. این نشاندهندهٔ وضعیت دردناک و عاطفی است که افراد با آن روبرو هستند.
هوش مصنوعی: ای کسی که دربارهی کسی که به عشق او مبتلا شدم میپرسی، بدان که زیباییهای او آنقدر زیاد است که نمیتوان آنها را شمرد و توصیف کرد.
هوش مصنوعی: چه میتوان گفت در مورد زیبایی او، که اگر مانند دیگری بود، آن دو میتوانستند با هم هماهنگ شوند؟
هوش مصنوعی: آنها از پشت نقابهایشان چیزهایی را آشکار کردند که در دلها پنهان بود و آنچه که در سینهها نهفته بود، برملا کردند.
هوش مصنوعی: آیا کسی که تشنه است به یک نگاه از دوست راضی میشود، در حالی که حتی اگر دریا را هم بنوشد، سیراب نخواهد شد؟
هوش مصنوعی: من اسبم را در سرزمین وداع توقف دادم و به قدری گریه کردم که محل ایستادم را خیس کردم.
هوش مصنوعی: از درد و شکایت خود به آنها اخیراً گفتم، اما آنها به من انصاف ندادند و کسی را نیافتم که به من عدالت کند.
هوش مصنوعی: ای سعدی، صبر کن؛ چرا که در عشق، اگر تحمل نباشد، تنها به زحمت و تظاهر میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.