گنجور

 
سعدی

روزی گفتی شبی کنم دلشادت

وز بند غمان خود کنم آزادت

دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت

وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode