در دهخدا- که بهآن استناد شده- صورت صحیح شعر این است:
نشسته بر او چون کلاغو بر اعور.
رودکی (در صفت اسبی بد از یادداشت ایضاً).
اَعوَر = دارای یک چشم. هر معنی بدی بر این واژه سوار است، از جمله: هیچکاره از هر چیز. پست از هر چیز. || سست بددل و کندخاطر و افسردهدل بیخبر که راه راست نرود و توفیق راستروی نیابد. ضعیف و ترسو و کُندخاطر که راهنمائی نکند و رهنمائی نپذیرد و خیری در وی نباشد. || راهنمائی که بد رهنمائی کند. || کتاب پوسیده. || سواری که تازیانه ندارد. || مرد بی برادر. || آنکه اعور شده و از حاجت بازمانده و بهمطلوب خود نرسیده است. || آنکه در سرش تخم شپش باشد…
کلاغو [ک َ] (اِ) کلاغ. (یادداشت بهخط مرحوم دهخدا). در فرهنگ نیامده و گویا لغتی است در کلاغ و شاید در اصل کلاغی بوده باشد. (احوال و اشعار رودکی، ص: ۱۰۰۰)
رک. “برنشستن کوسه”، بهنقل از ابوریحان بیرونی در شیراز، که دیده بود کوسه وارونه بر خری نشسته و کلاغی بهدست دارد…
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
سهراب فرسیو نوشته:
در دهخدا- که بهآن استناد شده- صورت صحیح شعر این است:
نشسته بر او چون کلاغو بر اعور.
رودکی (در صفت اسبی بد از یادداشت ایضاً).
اَعوَر = دارای یک چشم. هر معنی بدی بر این واژه سوار است، از جمله: هیچکاره از هر چیز. پست از هر چیز. || سست بددل و کندخاطر و افسردهدل بیخبر که راه راست نرود و توفیق راستروی نیابد. ضعیف و ترسو و کُندخاطر که راهنمائی نکند و رهنمائی نپذیرد و خیری در وی نباشد. || راهنمائی که بد رهنمائی کند. || کتاب پوسیده. || سواری که تازیانه ندارد. || مرد بی برادر. || آنکه اعور شده و از حاجت بازمانده و بهمطلوب خود نرسیده است. || آنکه در سرش تخم شپش باشد…
کلاغو [ک َ] (اِ) کلاغ. (یادداشت بهخط مرحوم دهخدا). در فرهنگ نیامده و گویا لغتی است در کلاغ و شاید در اصل کلاغی بوده باشد. (احوال و اشعار رودکی، ص: ۱۰۰۰)
رک. “برنشستن کوسه”، بهنقل از ابوریحان بیرونی در شیراز، که دیده بود کوسه وارونه بر خری نشسته و کلاغی بهدست دارد…
👆⚐