گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
رضاقلی خان هدایت

اسم سعیدش ملک سعید. از فضلای خلخال و از شعرای صاحب حال، علوم عقلی و نقلی را با تصوف جمع کرده. از قال به حال رسیده و شراب معرفت چشیده. مدتها در شیراز از خلق انزوا گزیده و به ذکر حق آرمیده. اوقات را صرف کتب عرفانیه و حکمیّه می‌نمود و در همانا رحلت فرموده. این دو بیت و رباعیات از او نوشته شد:

کرّوبیان چو نالهٔ من گوش می‌کنند

تسبیح ذکر خویش فراموش می‌کنند

کامل زبان ببند که خاصان بزم خاص

عرض مراد از لب خاموش می‌کنند

رباعیات

ای آینهٔ ذات تو ذات همه کس

مرآت صفات تو صفاتِ همه کس

ضامن شدم ازبهر نجات همه کس

بر من بنویس سیئات همه کس

زنهار ای دل هزار زنهار ای دل

پندی دهمت نیک نگهدار ای دل

فردا که کند رحمت او جلوه‌گری

خود را برسان به خیل کفار ای دل

گر من نه ز شرع تو حیا می‌کردم

خود می‌دانی که تا چه‌ها می‌کردم

گر قدرت من به قدر عفوت می‌بود

مقدار عطایِ تو خطا می‌کردم

ما طیّ بساط ملک هستی کردیم

بی نقص خودی خداپرستی کردیم

بر ما می وصل نیک می‌پیمودند

تف بر رخ ما که زود مستی کردیم

ننوشت برای ورد روز وشب من

جز ذکر علی معلّم مکتب من

گر غیر علی کسی بود مطلب من

ای وای من و کیش من و مذهب من

یا رب به دلم راز نهانی گفتی

اسرار بقای جاودانی گفتی

با هستی خود مگر لقایت طلبید

موسی که جواب لن ترانی گفتی