شماره ۱: هجرت ز وصل غیر خبر میدهد مرا - مرگی نوید مرگ دگر میدهد مرا
شماره ۲: از آن هجران کند با من مدارا - که بی او زیستن کم مردنی نیست
شماره ۳: فیض عجبی یافتم از صبح ببینید - این جاده روشن ره میخانه نباشد
شماره ۴: زلفش بخط سپرد رضی عهد دلبری - خوبی ازین دو سلسله بیرون نمیشود
شماره ۵: زلفش به بستر مرگ از تغافلت - سنگین دلا بیک نگهم میتوان خرید
شماره ۶: دامن هر دو جهان از کف غم برهانم - گر بچنگم فتد از چرخ گریبان و سری
شماره ۷: قید و اطلاق دلم سوخت ندانم چکنم - هیچ جا بند نه و در همه جا بند شدم
شماره ۸: جز غم عشق بهر چیز که در ساختهای - حیف و صد حیف از آن عمر که در باختهای
شماره ۹: ای کبوتر تو که سر پنجه شاهینت نیست - با خبر باش که آواز پری میآید