چون شمع نیمهجان به هوای تو سوختیم
با گریه ساختیم و به پای تو سوختیم
اشکی که ریختیم به یاد تو ریختیم
عمری که سوختیم برای تو سوختیم
پروانه سوخت یک شب و آسود جان او
ما عمرها ز داغ جفای تو سوختیم
دیشب که یار انجمنافروز غیر بود
ای شمع تا سپیده به جای تو سوختیم
کوتاه کن حکایت شبهای غم رهی
کز برق آه و سوز نوای تو سوختیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و درد فراق میپردازد. او مانند شمعی نیمهجان میسوزد و با اشکها و خاطرات معشوق، عمر خود را صرف کرده است. شاعر به سوز و گداز پروانه اشاره میکند که تنها یک شب برای معشوق میسوزد، در حالی که او و یارانش سالها به خاطر جدایی و درد معشوق خود سوختهاند. شاعر از شبهای غمانگیز و آههای سوزان خود سخن میگوید و از شمع میخواهد که داستان غمانگیز را کوتاه کند، چرا که آنها به خاطر عشق معشوقشان بارها سوزانده شدهاند.
هوش مصنوعی: ما مانند شمعی نیمهجان برای عشق تو سوزاندیم و با اشکهایمان زندگیمان را سپری کردیم و تماماً به پای تو فدا شدیم.
هوش مصنوعی: ما اشکهایی که برای تو ریختیم، به خاطر یاد تو بوده و تمام عمرمان را که در غم و حسرت گذراندیم، به خاطر تو سوزاندیم.
هوش مصنوعی: پروانه یک شب برای عشقش جان سپرد و از آن پس راحت شد، اما ما سالهاست که از درد بیمهری تو در عذابیم و عذاب میکشیم.
هوش مصنوعی: دیشب که محبوبم در جمع دیگران بود، مانند شمع تا سپیدهدم به یاد تو سوختم و به خاطر نبودنت رنج کشیدم.
هوش مصنوعی: کوتاه کن قصه شبهای اندوهگین که در اثر صدای تو و درد و آهی که کشیدیم، سوختهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.