گنجور

 
رهی معیری

لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد

شعله دیدم سرکشی‌های توام آمد به یاد

سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند

روی و موی مجلس‌آرای توام آمد به یاد

بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم

لرزش زلف سمن‌سای توام آمد به یاد

در چمن پروانه‌ای آمد ولی ننشسته رفت

با حریفان قهر بی‌جای توام آمد به یاد

از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید

اجتناب رغبت‌افزای توام آمد به یاد

پای سروی جویباری زاری از حد برده بود

های‌های گریه در پای توام آمد به یاد

شهر پرهنگامه از دیوانه‌ای دیدم رهی

از تو و دیوانگی‌های توام آمد به یاد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode