بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰: مگر تو شانه زدی زلف مشک افشان را - که هر کجا نگرم مشک چین پراکند است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸: مگر تو شانه زدی زلفِ عنبرافشان را؟ - که بادْ غالیهسا گشت و خاکْ عنبربوست
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۲: بوی یار مهربان آیدهمی - بر مشامم بوی جان آید همی
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی: بوی جوی مولیان آید همی - یاد یار مهربان آید همی
بلند اقبال » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳: گفتمش گواز زبان درفشان او بگفت - «بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت»
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷: بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت - و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش اول - گزیدهای از کرامات و فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) » بخش ۱ - در توحید: «ای همه هستی ز تو پیدا شده» - چشم ودل از تور تو بینا شده
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان: ای همه هستی ز تو پیدا شده - خاک ضعیف از تو توانا شده