قَسِمْ خِرْمِهْ مِهْ جٰان وُ دِلْ، مِهْ دِلٰا رٰا
بِهْ اوُنْ قادِرِ فَرْدِ بِهْدُونِ دانا
بِهْ اُونْ دُوکَون وُ قَوسِ مِحْرابِ عَیْنٰا
بِهْ اُونْ چِشْمِهْیِ زِمْزِمِ آبِ اَحْیٰا
بِهْ لَوحِ مَحْفُوظْ اَرْنَیْ تَقْدیرْ نَئیوٰا
شِکْلِ دُوجِهُونْ صُورِتْ پَذیرْنَئیوٰا
اَگِرْ دیدِنِ عَکْسِ تِهْ چیرْ نَئیوٰا
شَمْسِ وُ قَمِرْ کِهْ چیرِهْ پَذیرْ نَئیوٰا
تِهْ وَصْفْ اَرْنَیْبوُ، شَرح و تَفْسیرْ نَئیوٰا
بِهْ کِلْکِ قِضٰا، خَطِّ تَقْدیرْ نَئیوٰا
گَرْتِهْ قَلِمِ حُکْمْ بِهْ تَقْریرْ نَئیوٰا
یُوسِفْ بِهْ چَهِ مِحْنِتْ اَسیرْ نَئیوٰا
تِهْ مِهْرْ اَرْ دِلِ جَمْعِ کَثیرْ نَئیوٰا
دَرْ رُوزِ جِزٰا دَفْعِ تَقْصیرْ نَئیوٰا
گَرْ جَدِّ تُوای شٰاهِ کَبیرْ نَئیوٰا
مَشْرِقْ تٰابِهْ مَغْرِبْ کِهْ مُنیرْ نَئیوٰا
اَمیرْ گِنِهْ تٰا شاهِ کَبیرْ نَئیوٰا
آدِمْ سٰاتِنِ گِلْ بِهْ خَمیرْ نَئیوٰا
اَگِرْ کِهْ دَنی، هیچْکَسْ بی پیرْ دَئیوٰا
مُوسیٰ بِهْ خِدْمِتِ کُوهِ طُورْ نَشیوا
ته چیرِهْ نَیْبُو، بَدْرِ مُنیرْ نَئیوٰا
تِهْ چیرِهْ نَیْبُو، یوسِفْ خجیرْ نَئیوٰا
شَمْس وُ قَمِروُ گَرْدوُنِ پیرْ نَئیوٰا
گِلِ آدِم وُ حَوّا خَمیرْ نَئیوٰا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
سوگند میخورم،ای جان و دل، وای دلارای من، / به آن خداوند توانای یکتا و بهدان دانا
سوگند میخورم به آن دو جهان و کمان محراب چشمان / به آن چشمهی زمزم آب زندگانی
اگر در لوح محفوظ سرنوشت و تقدیر نوشته نمیشد / تصویر و شکل دو جهان ایجاد نمیشد
اگر به دیدار عکس چهرهی تو نبود / خورشید و ماه چهرهپذیر (نقشپذیر) نمیشدند
اگر به خاطر صفات تو نبود، شرح و تفسیر پیدا نمیشد / و با قلم «قضا» خط «تقدیر» نوشته نمیشد
اگر حکم به قلم تو تقریر و صادر نمیشد / یوسف اسیر چاه محنت نمیشد
اگر مهر تو شامل دل مردمان نمیشد / در روز رستاخیز، گناه آنان بخشوده نمیشد
خواهشگر، فرمانروا، پیامبر، بزرگوار / زیبا، خوش اندام، خندان روی، دارای مهر پیامبری
اگر نیای توای شاه بزرگ نمیبود / خاور و باختر (به وجود تو) درخشنده و نورانی نمیشد
امیر میگوید: اگر به خاطر شاه کبیر نمیبود / گِل آدم برای ساختنش خمیر (سرشته) نمیشد
اگر کسی در جهان بدون پیر و راهنما میتوانست بهسر برد / حضرت موسی خدمت حق، به کوه طور نمیرفت
اگر چهرهی تو نمیبود، ماه درخشندگی کامل نمییافت / اگر زیبایی چهرهی تو نمیبود، یوسف بدان زیبایی نمیشد
[اگر] خورشید و ماه گردون دیرنده ایجاد نمیشد / و گِلِ آدم و حوّا سرشته نمیشد
اگر هیچکس بدنیا بیپیر میشد [زندگی کند] / موسی خدمت حق به طور نمیرفت
درِ تو اگر نباشد، بدر منیر نابود است / خوبی تو اگر نباشد، یوسف زیبا نابود است
ستاره در نقش قلب تو نابود است / هرگز خمیرهی گِل آدم نابود است
اگر در درگاه «آستانهی» تو نبود، ماه، تابندهی کامل نمیشد / و اگر زیبایی تو نبود، یوسف زیبا نمیشد
ستاره هم بهنقش ضمیر تو تابنده نمیشد / و هرگز گِل آدم، خمیر و سرشته نمیشد
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.