امیر گنه: آهُو ره دیمه کَردهْ رَمْ
د زلفْ، د گِلْ سَرْ هونیا هزارچَم
د تازه نَرگسْ دارنه خُمارْ لَمالَمْ
بروُ دخشْ هادمْ که غَمْ مه بوّه کَمْ
چنگچی چَنّه زَنّی شه تارْ ره زیل و بَمْ؟
خُمارهْ چشموُنْ ره منْ سرمهْ دَکشمْ
الفْ اَنْدومْ دوستْ! بمردبیمه به ته غَمْ
مگرْ اَژدها سُونْ بَکَشی مرهْ دَمْ؟
خوئی خِشْ، نازه مجش دایم داشته چَمْ
بخونْ مرهْ شهْ چَمْ که مَجمْ به ته چَمْ
مه دیده ره ته یاسه نَمْ هاکرده نَمْ
ته جورْ کَشَمْ، ته رَنْجْ بَرمْ تا بییِه دَمْ
تا خورْ به کَیْهُونْ، اُو به دریو زنّه نَمْ
یاریِ من و تو، نَوُونهْ هچّی کَمْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امیر میگوید: آهو را در حال رمیدن میدیدم / که دو زلف را بر روی دوگل خود با چین و شکن فروهشته
دو نرگس شاداب، انباشته از خمار و مستی است / بیاا تا دو بوسه بر آن زنم که از اندوهم بکاهد.
ای چنگزن! چقدر تار چنگ (ساز) را به زیر و بم مینوازی؟ / باید به چشمان خمارین تو سرمه بکشم
ای دوست الف اندام! به غم تو مرده بودم / مگر مانند اژدها مرا به دم خود کشیدی؟
خوشخوی و ناز روش، به من خو گرفته بود / [میگویم] مرا به روش خود بخوان تا به منش تو رفتار کنم
دیدهی من برای حرمان و آرزوی تو، اشکین شده، اشکین / تا نفسم برمیآید، جور و رنج تو را برمیتابم
تا خورشید به کیهان میتابد و در دریا نم آبی هست، / هیچ از دوستی من و تو کم نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.